چکیده:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام بود. روش: جامعه آماری پژوهش زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز (1993) با نقطه برش 50 و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. برای سنجش شرم و احساس گناه، از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، 8 جلسه مداخله به صورت هفتگی و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. دادهها به روشهای ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که آزمودنیها در مرحله درمان در شرم (20/ 31 درصد%) و احساس گناه (68/ 28 درصد) بهبود را تجربه کردند و اثر آنها نیز تا دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد. شاخص تغییر پایای آنها نیز حاکی از معنیدار بودن این تغییرات بود. نتیجهگیری: بنابراین یافتههای پژوهش بیانگر این است که درمان متمرکز بر شفقت با کاهش فعالیت سیستم تهدید و افزایش فعالیت سیستم تسکین بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی تاثیر دارد.
Aim: Compassion-focused therapy (CFT) is developed for clients who experience high levels of shame and self-criticism. CFT emphasizes the centrality of our affiliative system in reducing threat-based processing by allowing us to feel cared for and able to offer care to both ourselves and others. The aim of the current study was to investigate the effectiveness of CFT on shame and feeling of guilt among women with sexual abuse experience in childhood. Methods: The statistical population consisted of all women with Sexual Abuse experience in Childhood who had referred to counseling centers in Ahvaz. The research sample consisted of 3 women referred to counseling centers that were selected according to the results of the PTSD Checklist (Weathers, 1993) with cutoff point of 50 and with purposeful sampling method. In this research, a single-case experimental design, type of non-concurrent multiple baseline designs was used. To evaluate the shame and feeling of guilt, the state shame and guilt scale (SSGS) were used. The protocol of CFT was carried out in three phases of basic lines, intervention of 8 weekly sessions, and two months follow-up. Findings: The findings indicated that the subjects in the shame treatment phase experienced 31.20% improvement and in the guilt phase experienced 28.68% improvement. The effectiveness was maintained during the 2-month follow-up. The change index was indicative of meaningful changes. Conclusion: Therefore, the research findings illustrated that CFT is effective in decreasing of shame and feeling of guilt of women with sexual abuse experience in childhood, through decreasing reducing threat-based processing and strengthening the soothing system through the cultivation of compassion.
خلاصه ماشینی:
در مجموع، درمانگران حوزه ي سلامت روان در پي ارزيابي درمان هاي روانشناختي را براي قربانيان بزرگسال سوءاستفاده جنسي در دوران کودکي هستند که در اثر اين تجربه به مشکلات روانشناختي متعددي مانند اختلال استرس پس از سانحه ، احساس گناه و شرم مبتلا ميشوند.
از اين رو، هدف از مط العه حاضر، بررسي اثربخشي درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قرباني سوءاستفاده جنسي دوران کودکي است .
ضمن اينکه با توجه به پيشينه موجود در رابط ه با درمان متمرکز بر شفقت ، همانطور که در نمودار نشان داده شده است ، پيش بيني ميشد تغييرات در جهت مثبت باشد که براي هر سه آزمودني در متغير شرم و احساس گناه نتايج به همين صورت بود.
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش شرم و احساس گناه در زنان داراي تجربه سوء استفاده جنسي در دوران کودکي اهواز انجام شد.
نتايج حاصل از تجريه و تحليل دادهها حاکي از موفقيت درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش شرم و احساس گناه قربانيان سوءاستفاده جنسي دوران کودکي بود.
جنسي و محدوديت هاي روشهاي درماني سنتي، درمان متمرکز بر شفقت اختصاصا براي اين مراجعان مداخلاتي در نظ ر گرفته است )مک لين و همکاران، ٢٠١٨(.
Nature of child sexual abuse and psychopathology in adult survivors: Results from a clinical sample in Scotland.
Childhood sexual abuse and adult developmental outcomes: Findings from a 30year longitudinal study in New Zealand.
Developmentally adapted cognitive processing therapy for adolescents suffering from posttraumatic stress disorder after childhood sexual or physical abuse: A pilot study.