چکیده:
مقالۀ «موقعیت ولد زنا در شیعه» اثر اتان کلبرگ شیعهشناس معاصر است که نویسنده در قسمتی از آن، به استناد فتاوی فقهای امامیه، جایگاه پست و تبعیضآمیزی را در فقه امامیه برای فرزند متولد از زنا ادعا کرده و همین را موجب سلب حقوق وی در میان امامیان شمرده است. اهمیت مسئله، نگارنده را واداشت تا واقعیت ادعای نویسنده را با بررسی اقوال فقهی مورد استناد وی روشن کند؛ بر اساس روش توصیفی - تحلیلی، مهمترین یافتههای این تحقیق، عبارتند از: متن مقاله با روششناسی کاملاً متفاوتی حاصل آمده، اکثراً بر مبنای نظریۀ قدما استوار است و لذا دیدگاه آنان را در مورد حقوق کودک نامشروع، بهعنوان نظریۀ مشهور فقهای امامیه تلقی کرده است و اساساً از دیدگاه فقهای معاصر که در جهت تساوی حقوق کودکان نامشروع قرار دارد، به خوانندۀ غربی اطلاعاتی نمیدهد. از اینرو، با وجود تخصص و شهرت جهانی نویسنده در فقه و کلام اسلامی، دادههای فقهی وی در مقالۀ مذکور، فاقد منابع معتبر ارزیابی میشود.
Dr. Etan Kohlberg is a famous contemporary Shi'iologist that in part of his paper entitled "The position of walad zina in Imamiyyah Shi'ism" has claimed that according to the fatwas of Imamiyyah jurists, the illicit child or the walad zina has an inferior and discriminatory position in Imamiyyah jurisprudence which deprives him of some legal rights. The significance of this claim urged the author to clarify the truth of this claim by studying the jurisprudential statements to which he has cited. Using a descriptive-analytical method, the research reached the following main results: Due to the author`s completely different methodology which is based mostly on the theory of some ancient scholars, he has regarded their theory about the rights of unlawful child as the theory of all the famous Imamiyyah jurists, and hence, he has basically not let the western readers know the reality of the viewpoint of the contemporary jurists which is in the direction of securing equal rights for all unlawful children. Therefore, despite the author`s specialization and worldly reputation in Islamic jurisprudence and theology, he has not been able to base the jurisprudential data of his paper on the valid sources.
خلاصه ماشینی:
٢. بررسي ديدگاه نويسنده از نگاه فقها منابع فقهي که نويسنده به استناد آنها، ديدگاه فقهاي اماميه را دال بر نجاست ولد زنا اعلام کـرده ، اولا تنها نظريۀ برخي از قدماست نه همۀ فقها؛ چنانکه مشهور فقهاي معاصـر در کتـب طهـارت ، به طهارت ولد زنا و مسلمان بودن وي حکم داده اند؛ زيرا بر اسـاس حـديث فطـرت ، اصـل بـر پاکي و مسلماني اوست (محقق سبزواري ، ١٤٢٣، ج ١، ص ٦٠؛ شيخ انصـاري ، ١٤١٥، ص ١٥٧؛ موسوي بجنوردي ، ١٤١٩، ص ٣٧٦؛ موسـوي اردبيلـي ،١٣٨١، ص ٥٨)؛ ثانيـا نويسـنده مـدعي نجاست ولد زنا به استناد منابع فقهي است ، در حاليکه به جز مختلف الشيعه اثر علامه حلي و تـا حدي الهدايه في الاصول و الفروع اثر شيخ صدوق ، بقيۀ منابع استنادي وي بيشـتر کتـب روايـي هستند تا فقهي؛ ثالثا مختلف الشيعه اثر علامه حلي ( حلي، ج ١، ص ٢٣١) سؤر ولد زنا را نه تنهـا نجس نمي داند، بلکه صراحتا آن را طاهر بيان کرده است ، ضمن اينکه شيخ طوسي در تهـذيب ( شيخ طوسي، ج ١، ص ٢٢٣) نيز آن را مکروه مي خواند.
عجيب تر از اين ، فقرة آخر سخن نويسـنده اسـت کـه بـه استناد روايتي از وسائل الشيعه ، عدم جواز امامت جماعت ولد زنا را به فقه اماميـه منتسـت مي کند؛ حال اينکه سند يا دلالت روايت معتبر است يا خير، هيچ اطلاعاتي نمي دهد.