چکیده:
«چندوجهیبودن» مسائل و موضوعات، مستلزم «چند بعدی شدن» رویکردها و زوایای مطالعه و تحقیق از لحاظ معرفتشناسی و روششناسی است؛ ازاینرو شناخت پدیدههای پیچیده، جز در پرتو رهیافتهای تلفیقی و میانرشتهای ممکن نیست. «جریان اجتماعی» نیز، یکی از پدیدههای اجتماعی است که هویتی چندوجهی دارد. چراکه مطابق تعریف برگزیده، جریان پدیدۀ اجتماعیِ پویا و سیال با هویتی شبکهای (=سیستمی) غیررسمی، متشکل از مجموعۀ اصول و فروض معرفتی (=نظام مشترک معنایی) است که جمعیتی نظام یافته(=مدیریت شده) براساس آن عمل میکنند و اثر میگذارند. بنابراین، برای شناخت آن بهصورت علمی و ارتقای جریانشناسی، از محصولی ژورنالیستی به دانش، نیازمند تنقیح روششناسی آن هستیم.
مطالعات میانرشتهای، بینشهای رشتهها و روشهای تخصصی را در راستای فهم پدیدهای پیچیده بهصورت منظم و روشمند به خدمت میگیرد. از جمله مراحل مهم فرایند این مطالعات انتخاب دانشها و روشهای بالقوه مرتبط با موضوع است تا محقق با بررسی آنها به کفایت نظری در موضوع دست یابد. درصورتیکه روشها و دانشهای دخیل در شناخت ابعاد موضوع پیچیده بهخوبی احصا و بررسی نشوند، نتیجۀ مطالعه نیز به همان نسبت ناقص و ناکارآمد خواهد بود.
در این مقاله تلاش شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، منابع، علوم و روشهایی که در فرایند مطالعۀ میانرشتهای جریانشناسی به آنها نیاز داریم احصا و بررسی شود و با نشان دادن جایگاه هر کدام در فرایند تحقیق قدمی در مسیر تنقیح روششناسی جریانشناسی برداشته شود. مطابق این بررسی، جریانشناسی به علوم و منابع معرفتی نیازمند است که میتوان آنها را در سه بسته، «بستۀ الگویی»، «بستۀ محتوایی» و «بستۀ روشی»، تقسیمبندی کرد.
"Multifacetedness" of issues requires "multidimensionality" of approaches and angles of study and research in terms of epistemology and methodology; therefore, it is not possible to identify complex phenomena except with integrated and interdisciplinary approaches. Social Current is also one of the social realities that has a multifaceted identity.
This is because, according to the chosen definition, Current is a dynamic and fluid social reality with an unofficial systemic identity that consists of a set of principles and epistemological assumptions (= common semantic system) on which a systematic (= managed) population operates and influences. Therefore, in order to know it scientifically and to improve the "Currents studies" of journalism products to knowledge, we need to refine its methodology.
Interdisciplinary studies use the insights of specialized disciplines and methods to understand a complex phenomenon on a regular and methodical basis. One of the important steps in the process of these studies is the selection of knowledge and methods related to the subject (potentially related) so that the researcher can achieve theoretical adequacy in the subject by exploring them. If the methods and knowledge involved in recognizing the dimensions of the complex subject are not well calculated, explored and studied, the result of the study will be equally flawed and inefficient.
This article was written using a descriptive-analytical method as well as using library resources. It seeks to identify and study the resources, sciences, and methods required for the interdisciplinary study of Currents studies and show the place of each in the research process. In this way, a step can be taken to refine the methodology of Currentology. According to this study, the methods, sciences, and epistemological resources required in Currents studies can generally be categorized into three categories: "template package", "content package" and "method package".
خلاصه ماشینی:
در این مقاله تلاش شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، منابع، علوم و روشهایی که در فرایند مطالعۀ میانرشتهای جریانشناسی به آنها نیاز داریم احصا و بررسی شود و با نشان دادن جایگاه هر کدام در فرایند تحقیق قدمی در مسیر تنقیح روششناسی جریانشناسی برداشته شود.
) نمودار 3 - روابط میان ارکان یک جریان اجتماعی براساس آنچه در فرازهای قبل بیان شد، در فرایند مطالعۀ میانرشتهای جریانهای اجتماعی، یکی از بزنگاههای مهم شناسایی علوم و روشهای مرتبط و دخیل در شناخت جامع این متغیرها و روابط آن است.
دانشها و روشهای دخیل در جریانشناسی در روش میانرشتهای جریانشناسی، بعد از تولید شبکۀ مسائل جریان که قدم اول شناخت عمیق است و بهمنزلۀ موضوع و مسئلهشناسی تحقیق عمل میکند، نوبت به انتخاب دانش و روشهاست.
به پشتوانۀ این دانش میتوان در جریانشناسی به این سؤالات پاسخ داد که چه ارتباطی میان آن نظام معنایی خاص با محیط و ویژگیهای شخصی جمعیت جریان وجود دارد؟ چه عوامل خانوادگی و ارثی یا ژنتیکی مؤسس جریان را بر آن داشته تا جریانی با چنین اصول و فروض معرفتی تأسیس کند؟ بنابراین از جمله دانشهای بستۀ الگویی جریانشناسی، روانشناسی علم و معرفت است (خسروپناه، 1392).
بنابراین، به این سؤالات میپردازد که با چه اصول و روشهایی باید متن را فهمید و قواعد استخراجی، استفهامی و تطبیقی آن کدام است؟ (واعظی، 1389: صص 28-27؛ اعرافی، 1395: صص 23-22 و 38؛ خسروپناه، 1394: ص 164؛ همو، 1392: صص 108 و 126-125؛ شریفی، 1395: ص 413؛ الهیراد، 1395: صص 11-10 و 30) در سنت اسلامی نیز، بخش معظمی از دانش سترگ و پرقدمت اصول فقه در مقام تحلیل و معرفی قواعد و اصول نظاممند روش تفسیر متن و دستیابی به برداشتی صحیح و متناسب با متون دینی است.