چکیده:
علامه طباطبایی بر اساس تحلیل قضایای هلیة مرکبة صادق خارجی و صدق و انطباق این قضایا بر خارج، وجود رابط در ظرف خارج را اثبات کرده است. در این مقاله ابتدا استدلال ایشان بر اثبات وجود رابط در خارج از طریق قضایا، و سپس چهار اشکال بر استدلال علامه را مطرح کردهایم که از آن میان، اشکال اول (اعم بودن دلیل از مدعا)، اهمیت بیشتری دارد. در ادامه به اقوال دیگر دربارة وجود رابط در مطابق قضایا پرداختهایم تا نظر علامه و برخی از منتقدان ایشان در مقام مقایسه، بهتر تبیین شود.
Allameh Tabatabai has proved th existence of an interface in the external container based on the analysis of the theorems of foreign compound helix and the truth and conformity of these theorems to the outside. In this article, first we have presented his argument for proving the existence of a link abroad through propositions, and then we have proposed four forms of Allameh's argument, among which the first form (including the reason from the claim) is more important. In the following, we have dealt with other statements about the existence of a link in accordance with the theorems in order to better explain the opinion of Allameh and some of his critics in comparison.
خلاصه ماشینی:
باز با نقل کلام به اين چهـار رابط مي بينيم با نه مفهوم مستقل رو به رو هستيم و به همين ترتيب ادامه مي دهيم ؛ در نتيجه مي بينـيم اگـر روابـط ، مفاهيمي اسمي و مستقل باشند، براي ارتباط دو مفهوم موضوع و محمول و تشکيل يک قضـيه ، بـي نهايـت مفهـوم ديگر لازم است و اين محال است ؛ زيرا به اين معنا خواهد بود که ما وقتي يک قضيه يا مرکـب تقييـدي را تصـور مي کنيم ، در واقع موضوع و محمول را با بي نهايت مفهوم ديگر که بين آن دو هستند، يکجا و بالفعل تصور مي کنـيم و اين ، تحقق بي نهايت اشياي ذهني بالفعل است ؛ در حالي که از دو طرف به وسيلۀ دو شي ء ذهني ديگر (موضوع و محمول ) محدود شده اند و فرض اشياي بالفعل بي نهايت محدود به دو حد (خـواه آن اشـيا ذهنـي باشـند و خـواه عيني ) در حقيقت فرض نامحدود محدود بوده و محال است ؛ مقدمه سوم و نتيجه : هليات مرکبۀ خارجيۀ صادقه با تمام اجزا بر خارج منطبق است و «صدق » ملازم خارجيت مي باشد؛ يعني در اين قضيه ، همان گونه که هر يک از موضوع و محمول بر خارج منطبق اند و مصداقي خـاص بـه خود دارند، نسبت بين موضوع و محمول نيز که جزء ديگر قضيه است ، بر خارج منطبق است و مصداقي خاص به خود دارد؛ به عبارت ديگر خارجي بودن قضيه و منبطق بودن آن بر خارج ، همچنان که اقتضا مـي کنـد هـر يـک از ١.