چکیده:
اسطورهها همواره پیوند عمیقی با ادبیات داشتهاند و میتوانند علاوه بر معنا، بر فرم و ساختار صوری اثر، تأثیر بگذارند. بررسی و تحلیل مناسبات اسطورهای یک متن ادبی نقش مهمی در تبیین و دریافت معانی و مفاهیم آن دارد. هدف از پژوهش حاضر خوانش نشانههای اسطورهای رمان ولی دیوانهوار نوشتۀ شیوا ارسطویی به روش تحلیلی ـ توصیفی است. نتایج بررسی این رمان بر مبنای خوانش اسطورهای نشان میدهد که معانی و حتی فرم رمان از اسطوره تأثیر پذیرفته و احضار اسطورۀ شیوا به متن رمان، علاوه بر کمک به گسترش مفاهیم رمان، در فرم و پیشبرد روایت نقش داشته است؛ یعنی زنی که در دایرة ساعت میرقصد، با حرکت خود ریتم رمان را تنظیم میکند و مشخص میسازد که کدام ماجرا در چه زمانی روایت شود. همچنین رمزگانهای مختلفی همچون نامها (شیوا، خدای سهسر هندی...)، مکانها (آبانبار، جعبة پاندورا، پالمیر...) و مفاهیمی چون مرگ و نوشتن در این رمان به عنوان واحدهای معناداری از یک گفتمان اسطورهای هستند.
Myths are always deeply connected with literature and can affect the form and structure of a literary work in addition to its meaning. Examining and analyzing the mythological relations of a literary text play an important role in explaining its meanings and concepts. By using analytical-descriptive method, the present study attempts to investigate the mythological signs of the novel Yet, Madly... by Shiva Arastooee. The study of the novel, based on a mythological reading, shows that form and content of it have been affected by the myths. The myth of Shiva is added to the novel to expand its concepts and to shape and drive the narrative forward. She appears as a woman who dances around the clock, adjusting the rhythm of the novel with her movements and deciding what story to tell at what time. Also, in the novel, various signs and symbols such as names (Shiva, the god of the three heads, ...), places (water reservoir, Pandora's box, Palmyra, ...) and concepts such as death and writing are presented as meaningful units of a mythical discourse.
خلاصه ماشینی:
خوانش نشانه هاي اسطوره اي رمان ولي ديوانه وار اثر شيوا ارسطويي نرگس باقري دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه ولي عصر(عج ) رفسنجان چکيده اسطوره ها همواره پيوند عميقي با ادبيات داشته اند و ميتوانند علاوه بر معنا، بر فرم و ساختار صوري اثر، تأثير بگذارند.
هدف از پژوهش حاضر خوانش نشانه هاي اسطوره اي رمان ولي ديوانه وار نوشتۀ شيوا ارسطويي به روش تحليلي ـ توصيفي است .
نتايج بررسي اين رمان بر مبناي خوانش اسطوره اي نشان ميدهد که معاني و حتي فرم رمان از اسطوره تأثير پذيرفته و احضار اسطورة شيوا به متن رمان ، علاوه بر کمک به گسترش مفاهيم رمان ، در فرم و پيشبرد روايت نقش داشته است ؛ يعني زني که در دايرة ساعت ميرقصد، با حرکت خود ريتم رمان را تنظيم ميکند و مشخص ميسازد که کدام ماجرا در چه زماني روايت شود.
مقالۀ حاضر همپوشاني با پژوهش هاي ذکر شده ندارد؛ زيرا اسطوره در رمان ولي ديوانه وار يک اسطورة اصلي، اما گسترش يافته در محتوا و شکل ظاهري رمان است و از آنجا که کمتر نويسندگان از چنين شگردي در ساختار رمان استفاده ميکنند و تاکنون نقدي با اين رويکرد بر رمان نوشته نشده است ، اين موضوع مورد بررسي و تحليل اين پژوهش قرار گرفته است .
» (ميتفورد ١٣٩٤: ١٠٣) شيوا نيز ميان مرگ و زندگي است ، او در بخش هايي از رمان ، زنده به گور ناميده ميشود: «گفتم ـ نام خانوادگيام حک شده بود روي سنگ ها روي قبرها.