چکیده:
شیعیان نیز مانند اهل سنت به نوشتن سیره پیامبر اسلام صلّ الله علیه و آله و سلّم علاقهمند بودهاند و آثاری در این زمینه نگاشتهاند. در سیر تاریخی این سبک تالیفی، قرن ششم هجری دوران رشد و نمایانشدن شاخصههای سیرهنویسی شیعیان است. نگارش سیره نبوی برای شیعیان فرصتی بود تا باور و اندیشههای مذهب خود و نیز جایگاه و حقانیت ائمه و اهل بیت را نمایان و تایید کنند، همان مجالی که نگاشتن سیره نبی مکرم اسلام صلّ الله علیه و آله و سلّم برای اهل سنت به منظور پاسداشت شیخین فراهم آورده بود. بعد از کوششهای شیعیان برای نوشتن سیره نبوی در پنج قرن نخست هجری، اولویتهای نویسندگان شیعه از قرن پنجم و ششم به بعد، تغییر کرد و اغلب، از نگارش درباره پیامبر به پژوهشهایی درباره زندگی دوازده امام معطوف شد. در این دوران، شیعیان نگارش اختصاصی درباره سیره پیامبر را رها کردند و بیشتر آثاری نگاشتند که علاوه بر زندگی رسول خدا شامل سیره و زندگی سیزده معصوم دیگر نیز بود.
Shiites, like Sunnis, have been interested in writing the biography of the Prophet of Islam (S) and have written works in this field. In the historical course of this style of writing, the sixth century AH is the period of growth and emergence of the characteristics of Shiite biography. Writing the Prophet's biography was an opportunity for the Shiites to show and confirm the beliefs and ideas of their religion, as well as the status and legitimacy of the Imams and the Ahl al-Bayt, the same opportunity that the biography of the Holy Prophet of Islam (S) provided for the Sunnis to protect the two sheikhs. After the efforts of the Shiites to write the Prophet's biography in the first five centuries AH, the priorities of Shiite authors changed from the fifth and sixth centuries onwards, and often turned from writing about the Prophet (S) to doing research on the life of the twelve Imams. During this period, the Shiites abandoned the exclusive writing about the biography of the Prophet (S) and wrote mostly works that, in addition to the life of the Messenger of God, included the biography and life of the thirteen other infallibles.
خلاصه ماشینی:
نویسنده مقاله با بررسی نخستین کتابهای سیره شیعی، از جمله کتاب ابان بن عثمان احمر و مغازی علی بن ابراهیم قمی، نتیجه گرفته است که گفتمان شیعی در باب سیرهنگاری پس از عصر غیبت تغییر یافته و در این آثار امام به مثابه منبع قلمداد شده است.
3. کتاب منابع تاریخ اسلام نوشته رسول جعفریان؛ نویسنده تحت عنوان «شیعیان و تاریخنگاری»، بهاختصار سیرهنگاری شیعیان را بررسی کرده و معتقد است سهم شیعیان در تدوین سیره نبوی گسترده نیست و دلیل آن را توافق شیعیان و اهل سنت در کلیات سیره پیامبر میداند.
نویسنده معتقد است هدف اصلی از نگارش کتاب مناقب اثبات حقانیت علی و فرزندان ایشان بوده و بخش سیره پیامبر به منظور تیمّن و تبرّک و برای رفع اتهام از شیعیان در خصوص بیتوجهی به سیره نبوی تدوین شده است.
گرچه این کتاب در ایرانِ عصر کثرت اهل سنت نگاشته شده و روش سیرهنویسان شیعه بیان تاریخ ائمه اطهار بوده، بخش مفصلی را به ذکر سیره پیامبر اختصاص داده است که میتوان گفت حتی از بخش مربوط به حضرت علی نیز بیشتر است.
این کتاب جزء آثار دلایلنگاری دستهبندی شده و نویسنده از منابع شیعه و اهل سنت استفاده کرده است.
Naghsh Shiayan dar Shakhehay Tarikhnegari (The Role of Shiites in the Branches of Historiography), Supervised by Ne‘matollah Safari Forushani, Eshraf: Naser Makarem Shirazi, International Congress on the Role of Shiites in the Creation and Development of Islamic Sciences, Qom: Imam Ali ibn Abi Taleb (AS), vol.