چکیده:
این پژوهش بر اساس توضیحی از ساختار ژئوپولتیک شبه جزیره عربستان در پیش و پس از ظهور اسلام به ارائه درکی از سرشت قدرت و منطق سیاست در گفتمان سیاسی قریش میپردازد که در فهم تحولات منجر به ظهور و گسترش اسلام به مثابه دینی ابراهیمی مؤثر واقع میشود. چنین توضیحی راهی به فهم مجموعهای از مناسبات سیاسی میگشاید که تأمل در آنها می تواند تمهیدگر آگاهی پیشینی کمابیش قابل توجهی برای شناخت ساختار قدرت حاکم بر نظام قبیلهگرایی در عهد ظهور اسلام گردد. رویکرد روششناختی این پژوهش برگرفته از گفتمان است. بر این اساس تلاش شده است که تفاوتهای زنجیرههای دلالت در دو گفتمان اسلام به مثابه دینی ابراهیمی و قریش به مثابه ساختاری متکی بر قبیله گرایی بررسی و تحلیل گردد و نحوه انتقال از قبیلهگرایی سنتی عربی با محوریت قریش به عهد اسلامی به بحث گذاشته شود
Based on the explanation of geopolitical structure of Arabian Peninsula before and after the advent of Islam, this research presents an understanding of the nature, authority and logic of policy in the political discourse of Quraysh which is hoped to be effective in the appreciation of changes leading to the advent and propagation of Islam as an Ibrahimi religion. Such an explanation opens the way towards understanding a collection of political relations reflecting on them can provide a considerable awareness towards the identification of the structure of authority in the tribalism system throughout the advent of Islam. The methodological approach of this research has been taken from discourse. In this regard, it has been endeavored to investigate and analyze the differences in two discourses of Islam as an Ibrahimi religion and Quraysh as a structure reliant on tribalism and to discuss the way of transferring from Arabic traditional tribalism with the centrality of Quraysh to the Islamic era.
خلاصه ماشینی:
ژئوپولتیک قبیله گرایی و مواجهه اسلام با آن ؛ ظهور اسلام به مثابه دینی ابراهیمی در ساختار ژئوپولتیکال عربستان تاریخ دریافت : ۹۷/۱۰/۳ تاریخ تأیید: ۹۹/۱۲/۲ 1 عبدالمجید مبلغی این پژوهش بر اساس توضیحی از ساختار ژئوپولتیک شبه جزیـره عربسـتان در پیش و پس از ظهور اسلام به ارائه درکی از سرشت قدرت و منطق سیاسـت در گفتمان سیاسی قریش مـیپـردازد کـه در فهـم تحـولات منجـر بـه ظهـور و گسترش اسلام به مثابه دینی ابراهیمی مؤثر واقع میشود.
مقدمه پژوهش پیش رو به بررسی این نکته میپـردازد کـه چگونـه فهـم لایـه ای از تحـولات منتهی به پیدایش اسلام به مثابه آیینی ابراهیمی ذیل توضـیح تعـارض سـاختاری ایـن دین با نظم ناشی از ژئوپولتیک قبیله گرایانه ای ممکن می گردد که بر محور قریش گرد آمده بود؟ روش شناسی این پژوهش برگرفتـه از مطالعـات گفتمـانی اسـت و در آن بـه ساختارهای قدرت و دلالت های ناشی از آن میپردازیم .
بخش نخست پژوهش بـه توضـیح ژئوپولتیک و نظم سیاسی شبه جزیره عربستان و مکه پیش از اسلام ، بررسی ساختار اقتدار قریش و نظام تخصیص قدرت و اعتبار در آن و در نهایت ، تحلیل پدیداری اسلام به مثابه دینی ابراهیمی که در مقابل نظم قبیله گرایانه قریش قد برافراشت ، اختصاص دارد.
بر اساس درک ژئوپولتیکالی این گونه بوده است که برخی پژوهش گران ، با اشاره بـه نقش بسیار مهم و مرکزی بازارهای مکه به ارتباط فرهنگی شام و روم شرقی بـا منـاطق غربی شبه جزیره پرداخته اند.
Pregill, Michael; Scripture, Polemic, and Exegesis from Late Antiquity to Islam, Oxford: Oxford University Press, 2020.