چکیده:
رفتار اجتماعی روزمره انسانها، همواره با تصمیمات اخلاقی همچون کمک مالی و انسانی به یک نیازمند، رعایت انصاف، رعایت حقوق دیگران بدون وجود قوانین منعکننده و … همراه بوده است. این اعمال گویای رفتاری است که با نظریه اقتصاد متعارف همخوانی ندارد و در چارچوب نظریه جدید اقتصاد رفتاری قابل توجیه است. بر اساس این نظریه در پژوهش حاضر تلاش میشود با استخراج آیاتی از قرآن نشان داده شود که تصمیمات فردی انسانها در اغلب موارد عقلایی نمیباشد و همواره مصادیقی از کجرفتاری در تصمیمات افراد در چارچوب اقتصاد اسلامی وجود دارد.با بررسی آیات استخراجشده از قرآن کریم شش مورد از مهمترین عوامل «انگار بیربط» که تعیینکننده اقتصاد رفتاری هستند استخراج گردید این شش مورد عبارتاند از: عقلانیت محدود،سوگیری به حال، اثر مالکیت، سوگیری پسگویی، جان آماری و جان شناختهشده و خویشتنداری محدود. نتایج نشان میدهد که محدودیتهای اسلام از قبیل باورهای شرعی و اعتقادات مذهبی و ... ایجاب میکند که تصمیمات انسان از عقلانیت محض فاصله گرفته و انسانها بیشتر به صورت انسان عادی رفتار میکنند تا انسان اقتصادی و این همان مفهوم وجود کجرفتاری در رفتار انسانهاست.
The everyday social behavior of human beings has always been accompanied by ethical decisions such as financial and humanitarian assistance to the needy, respect for the rights, respect for the rights of others without prohibitive laws, etc. These actions illustrate behavior that is inconsistent with conventional economic theory and is justified in the context of the new theory of behavioral economics. Based on this theory, the present study seeks to show by extracting verses from the Qur'an that individual human decisions are often not rational and that there is always evidence of behavioral bias in people's decisions within the framework of Islamic economics. By examining the verses extracted from the Holy Quran, the results show that the limitations of Islam such as religious beliefs and religious beliefs require that human decisions are far from pure rationality and that humans are more like ordinary humans. Behaves rather than economic man. And this is the very notion of human behavior.
خلاصه ماشینی:
بر اساس اين نظريه در پژوهش حاضر تلاش ميشود با استخراج آياتي از قرآن نشان داده شود که تصميمات فردي انسان ها در اغلب موارد عقلايي نميباشد و همواره مصاديقي از کج رفتاري در تصميمات افراد در چارچوب اقتصاد اسلامي وجود دارد.
برخي از اقتصاددانان مسلمان و محققان اقتصاد اسلامي به دليل تفاوت آشکار ديدگاه هاي اسلام با مباني انسان شناختي و نظام ارزشي مکتب سرمايه داري، مفروضات نظريه هاي اقتصاد متعارف را قابل تعميم به فرد مسلمان ندانسته و در صدد برآمده اند براي تحليل رفتار مصرف کننده مسلمان ، چارچوبي متناسب با ارزش هاي اسلامي ارائه کنند (محقق نيا و همکاران ، ١٣٩٥).
در زمينه رابطه دين با رفتارهاي اقتصادي ، تحقيقات مختلفي انجام شده است ؛ مانند مذهب و تفاوت اقتصادي کشورها (١٩٠٥ ,Weber /١٩٢٦ ,Tawney)، دين و نگرش ها و رفتارهاي اقتصادي افراد ( ١٩٦٢,Mayer and sharp /١٩٩٢ ,Pyle /١٩٦٣ ,Greeley)، دين و رفتارهاي مصرفي ( /١٧٩٥ ,Azzi and Ehrenburg /١٩٧٢ ,Siddighi /١٩٧٣ ,Kahf ١٩٧٦ ,Douglas)، دين و توليد (١٩٩١ ,Abdul Mannan /١٩٧٩ ,Siddighi /١٩٧٤ ,Kahf) و تلاش هاي علمي بسيار مختلف و متنوع ديگر که در اديان مختلف گسترش يافته و حاصل آن صدها کتاب و مقاله علمي و قابل عرضه بوده است .
اقتصاد رفتاري جايگزين و يا رقيب اقتصاد کلاسيک و اقتصاد متعارف محسوب نميشود، بلکه به کمک دانش تخصصي روان شناسي و علوم اجتماعي تلاش ميکند نقش عوامل رفتاري انسان ها را در تصميم گيري و انتخاب پررنگ نمايد؛ چيزي که تاکنون در اقتصاد کلاسيک به دليل لحاظ فرض عقلانيت کامل و به بهانه کيفيبودن اين متغيرها در تجزيه و تحليل رفتار عوامل اقتصادي به آنها کمتر توجه شده است .