چکیده:
مبحث آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی و مشارکت فعال شهروندان در
و « شهروندی » امور مربوط به جامعه، از مباحث چالش برانگیز در حوزه
نقطه پیوند این دو مبحث « شهروندی دموکراتیک » است. مفهوم « دموکراسی »
است؛ و آن شهروندی است که با داشتن آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی
خواهان مشارکت فعال در جامعه می باشد. می توان گفت، شهروندی
دموکراتیک در یک جامعه مبتنی بر دموکراسی نمود می یابد و از سوی دیگر،
دموکراسی نیز برای استقرار و تثبیت، نیازمند شهروندانی دموکرات است تا با
اتخاذ ارزش های دموکراتیک مشارکت فعالان های در امور جامعه داشته
باشند.مطابق با دیدگاه مارشال در زمینه حقوق شهروندی، شهروندی
دموکراتیک از نظر قرابت معنایی با شهروندی سیاسی قابل تبیین است . براین
اساس شهروندی دموکراتیک با دارا بودن حقوق سیاسی ملزم به مشارکت در
جامعه می گرددکه این مسئله با پیوند دو بعد نگرشی و رفتاری شهروندی
دموکراتیک قابل تشریح است؛ بدین معنا بعد نگرشی ناظر بر حقوق و بعد
رفتاری ناظر بر تکالیف شهروندی دموکراتیک است . درواقع، شهروندی
دموکراتیک مبتنی بر هر دو بعد حقوق و تکالیف شهروندی است.
خلاصه ماشینی:
بـراين اساس شهروندي دموکراتيک با دارا بودن حقوق سياسي ملزم بـه مـشارکت در جامعه مي گرددکه اين مسئله با پيونـد دو بعـد نگرشـي و رفتـاري شـهروندي دموکراتيک قابل تشريح است ؛ بدين معنا بعد نگرشي نـاظر بـر حقـوق و بعـد رفتاري ناظر بـر تکـاليف شـهروندي دموکراتيـک اسـت .
درحالي که به موازات مطـرح شـدن بحـث دموکراسـي و دموکراسـي خواهي در جوامع و استقرار دموکراسي به عنوان يک آرمان در شيوه حکـومتي و رويـه زندگاني ، وجود شهروندان دموکرات که پيوند نزديکي بـا دموکراسـي دارنـد ضـروري است و مي توان گفـت دو مقولـه دموکراسـي و شـهروندان دموکراتيـک لازم و ملـزوم يکديگرند، بدين معنا که ؛ شهروندي دموکراتيک در جايي معنا مي يابد که حقوق سياسي در آن جا وجود داشته باشد تا شهروند دموکرات بتواند بـا توجـه بـه دارا بـودن چنـين حقي در امور سياسي مربوط به جامعه مـشارکت داشـته باشـد، کـه ايـن حـق در يـک جامعه اي مبتني بر دموکراسي يا خواهان دموکراسي امکان پذير است و از سوي ديگـر، براي استقرار و يا تحکيم دموکراسي ، نيازمند شهروندان دموکرات مـي باشـد کـه بـا دارا بودن ارزش ها و نگرش هاي دموکراتيک و مشارکت فعال در عرصه هاي سياسي جامعه موجب گسترش و دوام دموکراسي شوند.
دومين نوع حقوق شهروندي حقوق سياسي است ،به ويژه حق شرکت در انتخابات و انتخاب شدن (گيـدنز، ١٣٧٣: ٣٢٧) حقـوق سياسـي ، بـالاتر از همـه بـه حقوقي اطلاق مي شود که براي مشارکت فعالانـه در فراينـدهاي دموکراتيـک حکومـت ضروري است (کاستلز و ديويدسون ، ١٣٨٢: ٢٢٣) سومين نـوع حقـوق شـهروندي کـه مارشال تشخيص مي دهد حقوق اجتماعي است ،اين حقوق به حق طبيعي هر فرد بـراي بهـره منـد شـدن از يـک حـداقل اسـتاندارد رفـاه اقتـصادي وامنيـت مربـوط ميـشود.