چکیده:
«مدیریت ارجاع پرونده های کیفری در تضمین دادرسی بی طرفانه» در عین حالی که از ویژگی نامحسوس و ناملموسی در فرآیند دادرسی برخوردار است، در فرآوری شکلی و ماهوی رسیدگی ها و راهبرد مدیریت کلان قضایی کشور، نقش فوق العاده ای دارد. هرچند با عدول نسبی قانونگذار از رویکرد مدیرمدارانه و تعیین دو ضابطه «تخصّص» و «ترتّب»، در تدوین مواد 448 و 465 قانون آیین دادرسی کیفری، گام مهمی در جهت حاکمیت قانون و نظارت پذیری مدیران برداشته است اما عدم ورود تمام عیار به این حوزه، موجب شده است تا چالش برون رفت از این مشکل، کماکان لاینحل باقی بماند. و با وجود ملازمت دادگاه عالی انتظامی قضات با سیاست های تضمینی مقنن، فقدان ضابطه منسجم و پادمان مطلوب در این باره، به هر مقام ارجاعی این امکان را می دهد، تا با سوء استفاده از اختیارات و خلاء های قانونی، عنان ابتکار دادرسی را به دست گیرد و با ارجاع هدفمند خود، مسار دادرسی را از ریل عدالتخواهی منحرف نماید و طرفین دعوا را از حق مساوات و بهره مندی از دادگاه بی طرف، محروم گرداند. از این رو، اهتمام در امرآموزش و کاهش تمرکز قدرت مقام ارجاع، انتخاب و انتصاب مدیران مجرب، متعهد و متخصص، تبیین جایگاه ارجاع در فرآیند دادرسی و جهات اعتراض به آراء، تعیین ضرب الاجل مناسب و ضوابط جامع بر ارجاع، همراه با ضمانت اجرای ویژه و فراهم نمودن نظارت پذیری مطلوب، می تواند به ارجاع حکیمانه و بی طرفانه و در نتیجه ارتقا کارآمدی دستگاه قضایی و رضایتمندی جامعه کمک نماید.
Management of referral of criminal cases in guaranteeing an impartial trial", while having an intangible and intangible feature in the trial process, has an extraordinary role in the formal and substantive processing of proceedings and the strategy of the country's supreme judicial management. Although with the return of the legislator from the managerial approach and determining the two criteria of "specialization" and "order", in drafting Articles 448 and 465 of the Code of Criminal Procedure, It has taken an important step towards the rule of law and the oversight of managers, but the lack of full entry into this field, The challenge of overcoming this problem remains unresolved. And despite the Supreme Disciplinary Court's commitment to legislative safeguard policies, the lack of coherent rules and adequate safeguards in this regard allows any referring authority to abuse its powers and legal loopholes to curb the initiative. And by his purposeful referral, divert the course of the proceedings from the path of justice and deprive the parties to the dispute of the right to equality and the enjoyment of an impartial tribunal. Therefore, diligence in training and reducing the concentration of power of the referral authority, selection and appointment of experienced, committed and specialized managers, explaining the position of the referral in the trial process and aspects of appealing against votes, setting appropriate deadlines and comprehensive criteria for referral, along with performance guarantees Special and providing desirable oversight, can help to refer wisely and impartially and thus improve the efficiency of the judiciary and community satisfaction.
خلاصه ماشینی:
بیتردید مقام ارجاع بایستی از چنان شهامت و شجاعتی برخوردار باشد که واکنشهای حزبی و جناحی و اقدامات و تهدیدات گروهک های ضدانقلاب و مجرمان خطرناک او را مرعوب نسازد (امیری، 1395) و از سلامت نفس دادرسان شناخت کافی داشته باشد و در مواردی که بیم اعمال نفوذ یا غرضورزی یا دغدغۀ بجای اصحاب پرونده، نسبت به شعبه و دادرسی وجود دارد هرچند از موارد رد دادرس نباشد لیکن چنانچه بیطرفی دادرسان در مظان اتهام قرار میگیرد و آنها را به تکلف وا میدارد، با معرفی دادرس علیالبدل به شعبه یا در صورت تنوع شعب، از ارجاع به آن شعبه احتیاط کرده و بعد از واگذاری پرونده، به جز در مواردی که قانون تجویز کرده است، از اخذ پروندههای مرجوعه اجتناب نماید و به استقلال و بیطرفی قضات در رسیدگیها، احترام بگذارد و در بالا بردن شأن و منزلت آنان دریغ نورزد و هیچ گاه به منظور جلوگیری از رسیدگی به پروندهای خاص توسط دادرسان، به حربههای غیرقانونی و انتقال و جابهجایی دادرسان متوسل نشود و از خلأ قانونی فقدان ضربالاجل در ارجاع، مسئولیتپذیر و دلسوز عمل نماید و مراجعات بالای مردمی و تراکم کاری، او را از مطالعه اجمالی پروندهها باز ندارد و سختی کار او را به ستوه در نیاورد (نهج البلاغه، 1379: 577) و سرخورده و ناامید نگرداند.