چکیده:
اسرائیل از لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغی تهدیدی مستقیم بر ضد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. در حال حاضر هم بالفعلترین شکل تهدید اسرائیل، تهدیدهای تبلیغی است که همواره توأم با جنگ روانی بر ضد ایران بوده است. اسرائیل به عنوان یکی از قدرتهای فرامنطقهای بنا به الزامات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود و بر اساس دکترین بنگوریون و دکترین خاورمیانه جدید شیمون پرز، تمایلی جدی به حضور در این منطقه را از خود نشان داده است. مسئله حائز اهمیت در این میان، قرار گرفتن این منطقه در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران و تعارضات شدید هویتی- ایدئولوژیکی این کشور با اسرائیل میباشد. بر این اساس مقاله حاضر با بهرهگیری از نظریه بازیها در روابط بینالملل به بررسی تعاملات ایران و اسرائیل در منطقه قفقاز میپردازد و با تجزیه و تحلیل مراتب این تعاملات روابط بین دو کشور را به مثابه یک بازی برد و باخت تلقی میکند.
خلاصه ماشینی:
بنابراين با توجه به روابط خاص جمهوري اسلامي ايران با برخي از بازيگران فرامنطقه نظير اسرائيل که در حال افزايش نفوذ و قدرت خود در ميان کشورهاي منطقه قفقاز ميباشد، و در راستاي واضح شدن اهميت حضور اسرائيل و تأثيرات آن بر منافع و امنيت جمهوري اسلامي ايران در ميان کشورهاي منطقه قفقاز، ميتوان اين سؤال را مطرح کرد که ، حضور اسرائيل در منطقه آسياي ميانه و قفقاز چه تأثيراتي بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران دارد؟ چارچوب نظري نظريه بازيها نظريه بازيها٣ به عنوان يکي از روشهاي ارزيابي تعاملات بازيگران مؤثر در سطوح منطقه اي و بين المللي بر اين مقوله استوار است که ميتوان تعاملات و روابط متقابل ميان نهادهاي بين المللي، از جمله واحدهاي ملي به مثابه مؤثرترين بازيگر بين المللي را به مانند يک رابطه بازي منطقي در نظر گرفت که طي آن بازيگران دو يا چند بازيگر) در تلاش براي به حداکثر رسانيدن منافع و دستاوردهاي خود از بازي موردنظر هستند.
به هر ترتيب ، در فضاي خاص ژئوپليتيکي - ژئواکونوميکي منطقه قفقاز و تعاملات سياسي سه کشور گرجستان، آذربايجان و ارمنستان که بتدريج در محيط امنيتي - سياسي خود گرايش به بازي همکاري - همسويي در چارچوب بازي با حاصل جمع متغير مضاعف با ائتلاف غرب و بازيگر فرامنطقه اي نظير اسرائيل هستند، موجب گرديده است تا اسرائيل تأثيرگذاري راهبردي - امنيتي متناسبي را در قالب بازي همکاري درون بازي با حاصل جمع متغير مضاعف با سه کشور فوقالذکر، به ويژه گرجستان و آذربايجان بيايد که بالطبع در تعارض با امنيت و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک بازيگر عمده منطقه اي غيرهمسو با يکجانبه گرايي آمريکا) ميباشد.