چکیده:
تعریف و طبقهبندی انواع مغالطه نزد فیلسوفان و منطقدانان متفاوت است. در این مقاله پس از گزارش مختصری در این زمینه، تعریف و طبقهبندی جدیدی برای انواع مغالطه ارائه گردیده و بر آن اساس جایگاه استدلال عرفی یا قیاس ضمیر برجسته شده است. قیاس ضمیر استدلالی است که از یک مقدمه بهعنوان دلیل، نتیجهای اخذ میشود. همانطور که منطقدانان گفتهاند، در قیاس ضمیر کبرا حذف شده که در بسیاری از حالات این امر برای پنهان کردن خطای کبرا صورت میگیرد. از آنجا که نکتهی مذکور در مغالطات فراوانی مصداق مییابد، براین مبنا کلید طلایی تشخیص مغالطات طراحی شده که عبارت است از بازسازی استدلال اولیه و اضافه کردن کبرا در قالب یک گزارهی شرطی و تعمیم آن گزارهی شرطی و تردید در صدق آن. در ادامه برای نشان دادن میزان موفقیت این کلید طلایی، بیست مثال از کتب آموزش مغالطه انتخاب و بهعنوان نمونه بررسی شده است. در پایان فهرستی بالغ بر پنجاه مغالطهی قابلشناسایی از این طریق آمده و این نکتهی مهم بیان شده که تشخیص مغالطات از طریق کلید طلایی، مزایای متعددی نسبت به روش معمول در معرفی تکتک مغالطات دارد.
Definition and category of fallacies differs in works of philosophers and logicians. In this article after a short report of this issue, a new definition and category has been presented for fallacies and on this base, the role of ordinary argument or enthymematic has been highlighted. Enthymematic is an argument with one sentence as introduction from which the conclusion is achieved. As logicians say, major premise is omitted in enthymematic and in many cases it is for hiding the false of major premise. Because the mentioned point has example in many fallacies, the golden key for identifying fallacies is so designed: Reconstruction of the first argument, adding the major premise in form on a conditional proposition, generalizing the conditional proposition, and doubting about its truth. In continuation twenty examples have been chosen from books of teaching fallacies to show successfulness of golden key. Finally there is a list of more than fifty Identifiable fallacies whit this method, mentioning this important point that identifying fallacies with golden key has many advantages in comparison with the common method of introducing different fallacies one by one.
خلاصه ماشینی:
براي نزديککردن استدلال بيانشده به حالت منطقي نيز در کتابهای تفکر نقدي و منطق کاربردي مطالب زيادي گفته شده است (خندان 1396: 121-126) که از آنها صرفنظر کرده و متناسب با غرض اين مقاله به همين مقدار اکتفا ميکنيم که در مرحلۀ دوم بايد تلاش کرد تا زوائد جملات حذف و از زبان طبيعي بهزبان منطقي و ترجيحاً درقالب گزارههاي حملي بازنويسي شود.
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ علتشمردن امر مقارن نام دارد (خندان 1396: 301).
تعميم گزارۀ شرطي و نقد آن: اگر سخن يا پديدهاي قديمي باشد نادرست و غيرمعتبر است؛ گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ سنتگريزي نام دارد (همان: 301).
تعميم گزارۀ شرطي و نقد آن: اگر سخن يا پديدهاي نو و جديد باشد درست و معتبر است؛ گزارۀ اخير درست نيست و مثال نقض آن هم قوانين رياضي است.
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ منشأ نام دارد (همان: 265).
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ تقسيم نام دارد (خندان 1399: 324).
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ علتشمردن امر مقدم نام دارد (خندان 1399: 312).
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ عدم سابقه نام دارد (همان: 295).
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ طلب برهان از مخالفان نام دارد (همان: 133).
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ انگيزه و انگيخته نام دارد (همان: 265).
گزارۀ اخير درست نيست و اين خطا مغالطۀ مناقشه در مثال نام دارد (همان: 218).