چکیده:
ایده «حق به شهر» لوفور سبب تولد یک جنبش اجتماعی جهانی شده است که تلاش میکند حقانیت خواستههای همه ساکنان شهری، ورای تفاوتهای طبقاتی، نژادی و جنسیتی را در دسترسی عادلانه به شهر نمایان سازد. از میان همه پدیدههای شهری، پیادهراهها فارغ از نقش گذرگاهی، بهعنوان یکی از مهمترین عرصههای حیات مدنی شناخته میشوند که تسهیل دسترسی برابر همه شهروندان به آن در سایه این چارچوب فکری ضرورتی غیر قابل انکار به نظر میرسد. با توجه به این اصل که یکی از مهمترین اهداف جنبش حق به شهر از بین بردن نابرابریها در مقابله با ساختار قدرت است میتوان جنسیت را بهعنوان یکی از ابعاد کلیدی این نابرابریها شناخت. از اینرو پژوهش حاضر با هدف شناخت موانع محدود کننده حق زنان به استفاده از این فضاها و کیفیت حضور در آن انجام شده است. این پژوهش در سال 1397 در منطقه 6 شهرداری تهران بین جمعیت زنان و دختران بالای 18 سال ساکن و شاغل در این منطقه صورت پذیرفته است. روش تحقیق از نوع ترکیبی (کمی ـ کیفی) و به صورت زمینهیابی بوده و بر اساس نمونهگیری تصادفی 318 نفر از زنان ساکن در منطقه شش شهرداری تهران حجم نمونه را تشکیل دادهاند. نتایج حاکی از این است که ترس از خشونت و مورد جرم قرار گرفتن، بهعنوان عامل اصلی ممانعت از حق حضور زنان در پیادهراههای شهر و تبدیل آن به فضایی جنسیتی ایفای نقش مینماید، به گونهای که زنان پاسخدهنده انجام فعالیتهای اختیاری به ویژه فعالیتهای نیازمند درنگ و تأمل در چنین فضاهایی را تا حدود قابل ملاحظهای برای خود محدود کرده و آن را نامشروع پنداشتهاند.
The right to the city", the notion that Lefebvre introduced, has known as birth of a global social movement which seeks to reveal the legitimacy of all residents to city, beyond the class, racial and gender differences in fair access to the city. Sidewalks (Pedestrians), regardless of the role of the passageway, are recognized as one of the most important areas of social life, so that there is an undeniable necessity to facilitate equal access to all citizens in the context of this intellectual framework. Therefore, the present study seeks to identify obstacles to the right of women to these spaces and the quality of their presence in such spaces. The research method was descriptive-analytic and survey. Based on random sampling, 320 women in the study area formed the sample size. The results indicate that fear of violence and crime plays the main role in preventing the women's right to presence in the city's walkways and turns these spaces into a gendered environment, so that participating women restricts own voluntary activities in these spaces especially the activities that needs to halting and pausing in space.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاکی از این است که ترس از خشونت و مورد جرم قرار گرفتن ، به عنوان عامل اصلی ممانعت از حق حضور زنان در پیاده راههای شهر و تبدیل آن به فضایی جنسیتی ایفای نقش مینماید، به گونه ای که زنان پاسخ دهنده انجام فعالیت های اختیاری به ویژه فعالیت های نیازمند درنگ و تأمل در چنین فضاهایی را تا حدود قابل ملاحظه ای برای خود محدود کرده و آن را نامشروع پنداشته اند.
(Marcuse, 2012; Lipman, 2013; Friendly, 2013 and Teelucksingh, 2014 بدین ترتیب زنی می تواند از حق به شهر خود بهره مند شود که مصون از خشونت ، ترس ، ابژه انگاری ، تعصبات فرهنگی و تبعیض های جنسیتی ، گام در فضاهایی با ساختارهای مناسبی نهد که نه تنها به آنها احساس تعلق دارد بلکه خود نیز در ایجاد و تکوین آنها نقشی درخور ایفا کرده است ( ,Rahbari ;٢٠١٠ ,Buckingham ;٢٠١٧ ,Beebeejaun .
وی یادآور می شود ما به صورت فردی و جمعی از طریق فعالیت های روزانه و درگیر شدن در تمام زمینه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی شهر را می سازیم و در مقابل شهر نیز ما را می سازد (٢٠٠٣:٩٣٩ ,Harvey)؛ و این همان مفهومی است که لوفور پیش تر آن را در 1 the right to the city قالب تولید فضای شهری و حق مدعی شدن بر این فضا ارائه کرده است .