چکیده:
این مقال شرحی است بر کلام امام محمدباقر( در اوصاف شیعیان واقعی. شیعیان با یاد بسیار خدا در خلوت، خود را آماده نرمی دل میسازند. این کلام امام( سفارشی است برای رقت قلب که با یاد خدا در خلوت به دست میآید. قلب در قران دو کاربرد متمایز دارد: درک فهم و احساسات و عواطف. قلب، مطالب را به خوبی درک میکند. درک، که ممکن است شامل علم حضوری هم بشود، در قرآن به قلب نسبت داده شده است. همچنین محبت، نفرت، ترس، آرامش، امید و ناامیدی و... بهطورکلی حالات انفعالی، اعم از مثبت یا منفی به قلب نسبت داده شده است. قلب مرکز ادراکات و احساسات است. اگر قلب سالم باشد، حقایق را درک و در مقابل برخی حوادث، حالت رقت پیدا میکند و منفعل میشود. رقت قلب زمانی ارزش دارد که منجر به قرب به خدای متعال شود. قلبی که حقایق را درک نکند، دچار قساوت میشود.
خلاصه ماشینی:
قلب انسان به همان معنایی که در قرآن کریم آمده، مرکز ادراکات و احساسات شمرده میشود و اگر سالم باشد، حقايق را درک و در مقابل برخی حوادثْ حالت رقت پیدا میکند و منفعل میشود.
قلب انسان بايد در مقابل عظمت الهي، خود را هيچ انگارد و هنگامی که به ياد نعمتهاي خدا ميافتد ـ بخصوص وقتي که در عين کوتاهي، معصیت و غفلت مشمول یاریِ خداوند شده باشد ـ شرمندگی و خجلت بر او عارض شود.
قلب مرکز احساسات و عواطف است و خداوند این نعمت بزرگ را به انسان عطا کرده است تا بهموقع منفعل و متأثر شود؛ اما اگر کسی هنگام تلاوت آیات قرآن، حتی آیات عذاب، فقط به صوت و لحن توجه کند و اصلاً در هدف نزول این آیات و معانی آنها تأمل نکند، گرفتار قساوت قلب شده است.
مقصود از ذکر بسيار در این دستور چیست؟ آیا به این معناست که انسان در خلوت تسبیح به دست گيرد و هرچه بیشتر ذکر خدا بگوید؟ شاید اینگونه ذکر گفتن بياثر هم نباشد، ولی قطعاً منظور از ذکر بسيار در خلوتها فقط این نیست، بلکه ذکر در مقابل غفلت است؛ یعنی انسان در خلوت به خداوند متعال توجه قلبی داشته باشد یا اگر هم ذکر لفظي میگوید، همراه با توجه قلبی باشد؛ بنابراين آنچه اهمیت دارد و میتواند در درمان قساوت قلب راهگشا باشد این است که دل بايد متذکر باشد و در همة موقعیتها خداوند متعال را درنظر آورد.
اگر انسان بخواهد در خلوت، رقت قلب پيدا کند باید کمکم خود را به این حالتْ عادت دهد.