خلاصه ماشینی:
"این پرسشها تأثیر خاص ترجمه ادبی و تأثیر اقتباس ادبی در تکامل ادبیات فارسی معاصر را مورد مداقه قرار میدهند:نهضت ترجمه آثار ادبی تا چه حد الگوهایی بکر در دیدرس نویسندگان قرار داد و تا چه حد مخاطبان تازه را به خواندن آثار ادبی مشتاق کرد(آنگونه که مخاطبان پذیرای این متون،یا بهتر است بگوییم:خواستار این متون شوند)؟ این جستار به به بررسی عمومی آثار ادبی این دوره،بلکه بیشتر حول و حوش این پرسشها را مورد نظر قرار داده است.
تا آنجا که اطلاع داریم مورخان ادبیات فارسی معاصر، فقط اشارهای گذرا به آن کردهاند(گرچه اکثرا بر این باورند که ترجمه ادبی در خلق ادبیات و ارائه الگوهای سبکی و نمونهوار به نویسندگانی که قصد داشتند جایگزینی برای گونههای سنتی ادبی بیابند،تأثیری به سزا داشته است).
در میان مترجمین فارغ التحصیل از دار الفنون،میتوان از نویسنده پرکار یعنی محمد حسن خان صنیع الدوله(اعتماد السلطنه/وفات عصر ترجمه و اقتباس ادبی،به همراه تجدد ادبی،سرآغازی و حسن ختامی مهم دارد:سال 1854،تاریخ درگذشت قاآنی،آخرین شاعر بزرگ سبک نئوکلاسیک در دوره قاجاریه؛ و سال 1921،تاریخ انتشار«یکی بود،یکی نبود»جمالزاده و«افسانه»نیما یوشیج.
اما در عین حال این آثار،علاقه عامه به مطالب تاریخی و اخلاقی(که باید آنها را آثار غالب در میان آثار فارسی سنتی دانست)و نیز علاقه به دستاوردهای تازه علمی و شرح و سفر به سرزمینهای غریب را نشان میدهند.
این کتاب در واقع مبین تلاش برای تقلید از رمانهایی آموزنده چون«تلماک»نوشته فنلون است؛و در عین حال شیوه بازسازی الگوهای خارجی و تبدیل آنها به اسلوبهای شرقی را نشان میدهد که از ویژگیهای بارز بسیاری از محصولات ادبی این دوره است."