چکیده:
موضوع انواع ادبی و شعر فارسی از بحثهای مهمی است که هنوز به طور شایسته و علمی بازنمایی و نقد و تحلیل نشده است. نوع یا گونة ادبیات غنایی در شعر فارسی از پرکاربردترین نوعهای شعر فارسی است. شعر غنایی در لباس دیگری بهنام مکتب رمانتیسم رخنمایی میکند و ضمن از دست دادن گونههای غنایی قدیم، دارای وجهها و گونههایی جدید ساختاری و محتوایی شده است. بدین منظور در این نوشته که پژوهش کیفی است، با روش توصیفی- تحلیلی به مرور و نقد تعاریف ادبیات غنایی و سیر تطور آن پرداخته، در بخشی دیگر نیز سیر و امتداد ادبیات غنایی در قالب مکتب فراگیر و «گسترشیافتة» رمانتیسم بررسی و بازنموده شده است. چگونگی برداشت منتقدان و صاحبنظران از این نوع ادبی و تغییرات آن، در این پژوهش نقد و تحلیل شده است. همچنین بهدلیل تغییر نگاه به این نوع ادبی و حذف گونههای کلاسیک آن (هجو، چیستان، لغز، حبسیه، مدح و ...) در شعر معاصر، شایسته است پیوند ذهینت عاطفی شعر معاصر و رمانتیسم با این نوع ادبی نیز پژوهش شود؛ این که رمانتیسم چه نگاه تازهای به شعر غنایی بخشید و چه تحولات غالب و پرتکراری را در این نوع ادبی نمودار ساخته است. از سوی دیگر، چون غزل فارسی را آینة تمامنمای نوع ادب غنایی برشمردهاند، با مطالعة ذهنیت غنایی غزل نو باید مؤلفههای نو و متفاوت از پیش را در غزل معاصر نیز بازجست.
The subject of literary genres and Persian poetry is one of the important debates that has not yet been properly represented or scientifically examined and analyzed. Lyrical literature is the most widely used type or genre in Persian poetry. In the twentieth century and following the profound changes in the foundations of contemporary Persian poetry, lyrical poetry appeared in another form called the school of Romanticism. Then, with the loss of old lyrical genres, it has acquired new aspects and structural and content types. Therefore, this qualitative research has reviewed and examined the definitions of lyrical literature and its evolution with a descriptive-analytical method. In another section, the course and extension of lyrical literature in the form of the all-encompassing and "extended" school of Romanticism has been studied and represented. Also, the way Iranian and Western critics and experts perceive this type of literature and its changes have been analyzed in this research. Moreover, due to the change in the view of this type of literature and the elimination of its classical types (satire, riddle, conundrum, habsieh -prison letter, praise, etc.) in contemporary poetry, it is worth researching the connection between the emotional mind of contemporary poetry and romanticism with this type of literature. It is good to know what a new look Romanticism has given to lyrical poetry and what dominant and repetitive developments has created in this type of literature. On the other hand, since Persian ghazal has been considered as a full-fledged mirror of the type of lyrical literature, by studying the lyrical mentality of the new lyric poetry, new and different components should be found in contemporary lyric poetry.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، این مسئله بررسی شده است که «تغییرات هشتگانة ژانری» مد نظر اَلستر فاولر در جریان و گفتمانهای غزل معاصر چگونه رخ داده و اینکه نقش رمانتیسم و غزل نیمایی در این میان چه بوده است؟ در واقع باید گفت، انواع ادبی به بنبست و حذف دچار نمیشوند و ضمن تغییر و تحولات مختلف، به حیات خویش در دو شکل کلی مختصرشده یا گسترشیافته ادامه میدهند.
نه عاشق دل میکند و نه معشوق از گیرایی و جذب جمالش کاسته میشود: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} از اين سنخ نشدنها و نامرادیها و ناکامیها، در ادبیات غنایی و غزل فارسی کهن و نو بسیار است که در این میان وجه برتر همان عاطفه و حس شاعرانه است.
بسیاری از مشخصات مکتب رمانتیسم را میتوان در غزل منزوی بازخواند، از جمله اینکه وی گفته است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بیشک شاعران و غزلسرایان معاصر با آثار شاعران رمانتیک و سمبولیسم آشنایی داشتهاند و شعرشان را در این مسیر نیز به حرکت درآوردهاند.
آنچه میتواند در بررسی غزل معاصر با نهضت رمانتیسم مورد مطالعه قرار گیرد، تطبیق و مقایسۀ مضامین و رویکردهای شعر و غزل شاعران ما با این مکتب و مشخصاتش است.
در غزل زير که بخشی از آن آمده است، روايتي از حيات شاعر را ميتوان دريافت كرد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} غزل منزوي هرچند در برخي عناصر زباني همان صورت و ساخت شعر و غزل قديم را دارد، عاطفه و احساس آن تغزلي نو و نيمايي است.