چکیده:
از هنگامی که نظامی با سرودن مثنوی خسرو و شیرین، تصویری روشن و ستوده از سیمای فرهاد ترسیم نمود، همواره ازین عاشق دلخسته به نیکی یاد شده است. ما در این نوشته در پی پاسخ دادن به این پرسشها هستیم که آیا فرهاد شخصیتی تاریخی است یا فردی خیالی و افسانهای؟ و این که شخصیت فرهاد در آثار مقلدان نظامی نیز همانند سرودۀ وی مانده است یا تغییر یافته؟ نظامی در اثرش چنان جایگاه والایی به فرهاد بخشید که صدها شاعر پس از خود را به تقلید از این اثر برای کسب چنان محبوبیتی واداشت. در این میان تغییرات زیادی در شخصیت فرهاد رخ داده است. امیرخسرو دهلوی چندان تغییری در چهرۀ فرهاد ایجاد نکرد، ولی عارف اردبیلی با نامیدن اثرش به فرهادنامه، خط مشی خود را که محوریت دادن به شخصیت فرهاد باشد علناً اعلام کرد. هاتفی خرجردی نیز تنها در جزییات شخصیتی فرهاد تغییراتی ایجاد کرده است. اما روال داستان تا حدی مشابه است. وحشی بافقی در اثر ناتمامش شخصیت فرهاد را به خوبی پرورش میدهد و پس از او وصال شیرازی شخصیت فرهاد را به شکل یک عارف یا سالک ترسیم مینماید. صابر شیرازی به تکمیل این اثر میپردازد و چنان بینوا فرهاد را در پایان داستان به حال خود رها میکند که هر خوانندهای آرزو میکند ای کاش این اثر ناتمام میماند اما چنین فرجامی نمی یافت. در روایت شعلۀ نیریزی نیز تغییرات بسیار اندک و نادر است.
خلاصه ماشینی:
(مازیار، بیتا:216) در توصیفاتی که نظامی از فرهاد ذکر میکند به نیروی جسمانی وی چنین اشاره مینماید: درآمد کوهکن مانند کوهیچو یک پیل از ستبری و بلندی کزو آمد خلایق را شکوهیبه مقدار دو پیلش زورمندی (نظامی گنجوی، 1386: 218) در جاهای دیگر داستان هم به قدرت جسمانی وی اشاره میشود مثلاً آنجا که اسب شیرین در کوه سقط می شود چنین میسراید: چنین گویند کاسب باد رفتارچو عاشق دید کان معشوق چالاکبه گردن اسب را با شهسوارشبه قصرش برد زان سان ناز پروردنهادش بر بساط نوبتی گاههمان آهنگری با خاره می کردشده بر کوه، کوهی بر دل تنگچو آهوسبزه ای بر کوه دیده سقط شد زیر آن گنج گهربارفرو خواهد فتاد از باد برخاکزجا برداشت و آسان کرد کارشکه مویی بر تن شیرین نیازردبه نوبتگاه خویش آمد دگر راههمان سنگی به آهن پاره می کردسری بر سنگ می زد بر سر سنگز شورستان به گورستان رمیده (نظامیگنجه ای، 1386: 253) شخصيت فرهاد در شیرین و خسرو امير خسرو دهلوي هرچند اميرخسرو در پرورش شخصيت فرهاد تا حد غيرقابلانكاري به فرهاد نظامي نظر داشته و او را الگوی خود قرار داده، اما در خلق شخصيت فرهاد به ابتكاراتی دست زده است كه رقابت خسرو با او را موجهتر جلوه ميدهد.