چکیده:
آنیموس و آنیما مطابق با نظر یونگ کهنالگوها یا آرکی تایپهایی هستند که در ناخودآگاه تمام بشریّت وجود دارند و مشترک هستند و همین که به خودآگاه فرد میرسند، نمودهای مختلفی مییابند. یگانگی با این کهنالگوها سبب تکامل مرد و زن میشود. در این مقاله، تلاش کردیم تا به بررسی جلوههای آنیموس در اشعار سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و طاهره صفّارزاده بپردازیم و جنبهها و نمودهای مختلف آن را در آثار این شاعران نشان دهیم. تقدّس آنیموس در گفتار زنان، به وضوح تجلّی مییابد. آنیموس در نظر شاعران زن هم منجی شاعر و هم منجی بشریّت است. تکیهگاه و امنیّتدهنده است. زنان به دستیابی و اتّحاد با آنیموس یا نیمة پنهان وجود خود نیازمندند و در طول زندگی خود، همواره به دنبال دستیابی و یگانگی با این کهنالگو هستند. پروتوتایپ یا پیشنمونة معشوق مذکّر ایرانی، مشابه با شخصیّتهای اساطیری هستند. عوامل خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در شکلگیری و رشد آنیموس و نوع نگرش به آن در زنان، مؤثّر است. هرچند تظاهر و نمودهای آنیموس به شکل واحدی نمیباشد امّا سرانجام نتایج واحدی به دست میآید.
خلاصه ماشینی:
«بررسی جلوههای آنیموس در اشعار فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، و طاهره صفّارزاده» محمّدرضا صرفی 1 محمود مدبّری 2 ملیحه علی نژاد* 3 چكيده آنیموس و آنیما مطابق با نظر یونگ کهنالگوها یا آرکی تایپهایی هستند که در ناخودآگاه تمام بشریّت وجود دارند و مشترک هستند و همین که به خودآگاه فرد میرسند، نمودهای مختلفی مییابند.
در این مقاله، تلاش کردیم تا به بررسی جلوههای آنیموس در اشعار سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و طاهره صفّارزاده بپردازیم و جنبهها و نمودهای مختلف آن را در آثار این شاعران نشان دهیم.
زنان به دستیابی و اتّحاد با آنیموس یا نیمة پنهان وجود خود نیازمندند و در طول زندگی خود، همواره به دنبال دستیابی و یگانگی با این کهنالگو هستند.
الف، توصیف معشوق: این مرحله، در واقع نخستین مرحله از جلوة آنیموس است که به شکل توجه به خصوصیّات ظاهری معشوق در شعر فروغ تجلّی مییابد.
. «تو» در این شعر آنیموس است و جفت مکمّل اوست.
در شعر «وهم سبز» در مورد نیمة پنهان خود اینگونه میگوید: هیچ نیمهای، این نیمه را تمام نکرد/ چگونه ایستادم و دیدم، زمین به زیر دو پایم و تکیه گاه تهی میشود/ و گرمی تن جفتم به انتظار پوچ تنم ره نمیبرد/ کدام قلّه، کدام اوج.
3. اندیشههای محکم سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی شاعر جلوههایی تکامل یافته از آنیموس درون شاعر است: صفّارزاده مردانه با نامردیها و مشکلات اجتماعی و سیاسی روزگار خود میجنگد.
5. نگاه منفی شاعر به آنیموس: شاعر، گاه نمیتواند با این نیمه به یگانگی برسد و گاه از آن احساس بیزاری میکند که متأثّر از اوضاع زندگی شاعر است.