چکیده:
فخرالدین عراقی یکی از عارفان بزرگ فرهنگ ما است که در قالب تعبیرهایی شاعرانه، اندیشهها و تجربههای ناب عرفانی خود را ترسیم نموده است. شگردهای بلاغی از جملۀ ابزارهایی است که در صورت بندی زبان، ذهنیت، تجارب و درونمایههای عرفانی شاعران کارکردی برجسته به خود گرفته است. عراقی عارفی نواندیش میباشد که از این رهگذر توانسته است افکار تازۀ خود را در ساختی هنرمندانه و متفاوت از زبان رسمی صوفیان به مخاطبان خویش عرضه نماید. در این پژوهش، با طرح این پرسش که عناصر بلاغی، جدای از ارزشهای هنری و ادبی چه نقشهای دیگری به خود میتوانند بگیرند، تلاش میشود تا جایگاه و کارکرد آرایههایی چون؛ تناقض و طنز، کنایه، اغراق و استعاره در زبان عرفانی عراقی تعیین گردد. میتوان گفت کاربست ویژۀ این صناعات و آرایهها در کلام عراقی، سبب شده است تا با شکلگیری رویکردی هنری به اندیشههای باطنی، این افکار و اندیشهها به گونهای مطلوبتر ترسیم گردند.
خلاصه ماشینی:
این شوخی زبانی عراقی که بر پایۀ ناسازگاری و تناقض شکل میگیرد، منتهی به تصویری طنزآمیز میشود که تضاد فکری عراقی را با روایتها و اندیشههای کلان رسمی نشانگی مینماید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (عراقی، 1392: 105) بیان تناقضی، دستمایۀ خنثیسازی زبان قدرت است.
عاشق میداند سیر شدن از وصال، برای او فرجامی خوش نخواهد داشت، بنابراین تلاش میکند با آشکار نمودن این تشنگی، خود را همچنان و پیوسته در روزگار وصال نگه دارد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (همان: 259) این چنین تناقضهایی، در بیان احوال سالک رخ میدهد.
این پیوند گوهرین حماسه و عرفان سبب گردیده است تا در گزارههای عرفانی، اغراق از کارکردی برجسته برخوردار گردد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (عراقی، 1392: 91) عارف آنگاه که میخواهد آرایشهای ذهنی خود را از معشوق ازلی، در قالب زبان بریزد، اغراق ابزاری مناسب در چنگ اوست که آن را به کار میگیرد.
عراقی در هر کجا که از خدا و نمودهای خداوندگار سخن میگوید، آرایۀ اغراق توصیقاتش را برجسته مینماید و از این محمل، عواطف و احساسات مخاطب را بهتر با خود همراه میکند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (همان: 90) البته روشن است این چنین آرایش کلامی که در پیوند با معشوق ازلی، صورت میپذیرد، در نگاه سالک نه تنها هیچگونه اغراق و بزرگنمایی نیست بلکه، این الفاظ در تبیین آن تصویر ازلی و قدسی نارسا و ناقص نیز هستند.