چکیده:
مثنوی لیلی و مجنون قاسمی حسینی گنابادی (د.982) در سال 1393 به تصحیح اینجانب منتشر شده است. دانشجویان محترمی با داعیۀ شرح ابیات، ده صفحه نقد بر این کتاب نوشتهاند. این جستار به نقض نوشتۀ آنان اختصاص دارد. ایشان بدون شرح حتی یک بیت، ادعای شرح کردهاند. گاه هم تحقیق و شرح مصحح را بدون ارجاع، به نام خود نقل نمودهاند. اطلاعاتی که در ادامۀ شرح برخی ابیات آوردهاند، غالباً ناکارآمد و نادرست است. برای مثال نوشتهاند که عینک در قرن هشتم به صورت «شیشۀ فرنگ» به کار میرفته است و منظور قاسمی «شیشۀ فرنگ» است. در حالی که قاسمی حسینی در تمام آثارش کلمۀ عینک را به کار برده و هیچ جا منظور وی «شیشۀ فرنگ« نبوده است. پیشینۀ عینک نشان میدهد، چند قرن قبل از قاسمی عینک ساخته شده بود. مفصلبندی و مصادرۀ بهمطلوب، مهمترین خصیصۀ نوشتۀ آنان است. جز بعضی مواردِ استحسانی، هیچ کدام از نقدها و اتهامات چون مبتنی بر دلایل علمی نیست، پذیرفته نیست و بر ردّ ادعاها دلیل آورده شده است. نویسندگان آن نوشته را به مطالعۀ دقیق کتاب از سر انصاف، مطالعه در شیوۀ تصحیح متون، مقدمهنویسی و صفحهآرایی سفارش میکنم.
Masnavi of Layli and Majnun, written by Ghasemi Al-Hosayni Gonabadi (982 AD Deyar bakr), was published in 2014 by Zahra Ekhteyari’s introduction, correction and annotation. Two respectable students by claiming of description of verses, have written a criticism in less than 10 pages on it. This article is written to violate and criticize their scrip. They have claim of description, without describing even one verse. Their script is mostly incorrect, inefficient and long writing. Sometimes, they have quoted some parts of the corrector’s descriptions by their own names. In some cases, they have added a second meaning to some interpretations, whereas the corrector’s method is on balance and not on verbosity; so she consciously didn’t use different meanings of one interpretation. They also plagiarize from the introduction of the book, which the corrector has written. Their script is published in a journal which isn’t approved by Science Ministry. Verbosity and false reasoning, are the most important features of the script. Their criticisms aren’t based on scientific reasons, so I don’t accept them and I fairly presented my reasons. I advise these two students to read the book more carefully and fairly, also to study the methodology of correcting text, writing introduction and formatting text..
خلاصه ماشینی:
سه نسخه استفاده شده در این تصحیح عبارتاند از: نسخۀ شمارۀ 8383 موجود در مخزن نفایس خطی کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی، تاریخ کتابت سال 981ه.
در مقدمۀ دانشجویان آمده است: کتاب «در سال 1392 به کوشش زهرا اختیاری به زیور طبع آراسته شده است» (حیدریان؛ نقیشیخی، 1397: 25)؛ نیز این اشتباه را در صفحات دیگر تکرار کردهاند: ص 26 دو بار؛ ص 27 دو بار؛ ص 28 دو بار؛ ص 29 یک بار.
از نظر تصحیح علمی و مقدمه و تعلیقات کتاب در بنیاد پژوهشها تأیید و ستوده شد، امّا اعتقاد برخی از اعضای محترم شورا بر این بود که بنیاد جهت نشر کتب فقهی و اسلامی بنیانگذاری شده است و لیلیومجنون در این حوزهها نیست؛ به همین دلیل اثر در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی منتشر نشد.
در پاسخ لازم است بیان شود که واقعاً بیتی نمانده که نیاز به شرح داشته باشد چون برای پیدا کردن معنای یک کلمه یا بیت، روزها و ساعتها جستجو کردهام و اگر سخن دانشجویان محترم درست میبود، چرا یک بیت نشان ندادهاند که شرح نشده باشد یا یک بیت را خود شرح نکردهاند؟ اگر میخواستم هر چه را اندک ارتباطی با ابیات یا منظومه دارد، بنویسم، این کتاب چند برابر آنچه که هست میشد.
دانشجویان چنان با بیدقتی و کمتوجهی نوشتۀ ده صفحهای خود را مهیّا کردهاند که حتی سال نشر لیلیومجنون قاسمی تصحیح اینجانب را که در آغاز کتاب آمده است، پنج بار در متن به اشتباه سال 1392 نوشتهاند و فقط یک بار در منابع سال 1393 را درست آوردهاند.