چکیده:
چکیده سیاستهای افزایش جمعیت کشور، تمامی دستگاههای اجرایی را به طراحی و اجرای برنامههایی متناسب با افزایش جمعیت موظف ساخته است. مادۀ دوم همین سیاستها، به منظور افزایش موالید، به "رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و... حمایت از زوجهای جوان و توانمند سازی آنان در تامین هزینههای زندگی و... " اشاره دارد، اما درعمل، به روشهای گوناگون، کوشش شده است که فقط تعداد فرزندان زنان دارای همسر افزایش داده شود و توجه کمتری به ازدواج و طلاق معطوف شده است. هدف پژوهش حاضرآن است که از طریق مطالعات اسنادی نشان دهدکه برای نیل به هدفهای سیاستهای کلی جمعیت کشور، مسیرهای مناسب ترو مطمئن تری نیز وجودداردکه نه تنهاباروح سیاستهای مزبور سازگارتر است، که به دلیل همسویی بامصالح ومنافع مخاطبان خود، به حل برخی ازنابسامانی هاوناهنجاریهای اجتماعی جوانان کشورنیزکمک میکند. یافتههای پژوهش حاکی است که کوشش درجهت افزایش نسبت همسرداری برای زنان 15-29ساله ازطریق افزایش ازدواج وکاهش طلاق بین آنان، یکی از بهترین روشهای مداخله در این مورد است. و ازاین رو، بابررسی شرایط جمعیتی کشور و شناخت سهلترین ودرعین حال موثرترین عوامل قابل دخالت، مدلی برای برنامه ریزی در این زمینه به دست داده است.
Abstract Pronatal population policies of IR of Iran, has impelled all line ministries to design and implement proper plans to achieve its goals. Point 2 of the policies, aim to increase the number of births, is mentioning : “ Eliminate obstacles to marriage, facilitate and advocate for family formation and, … empowerment of young couples to cover their living costs …” But, in practice, efforts was mainly directed to increase, in a way or another, the number of children among married women and less attention was paid to marriage and divorce. The main goal of the present research is to show, through library studies, that there are more positive and confident ways to achieve the goals of the country’s population policies which, not only, are consistent across the nature of the population policies, but may also help to reduce some abnormalities amongst young generation. As a result, increasing the proportion of married women of ages 15-29 found to be the most effective interfere which can be achieved by both increasing married women and decreasing divorced women at the same ages. Therefore, the present research, is trying to provide a model for planning to achieve the goals of the above mentioned policies through reviewing the present situation of the population of the country and discover the most effective elements to be interfered.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش حاکي از آن است که کوشش در جهت افزايش نسبت همسرداري براي زنان ١٥-٢٩ ساله از طريق افزايش ازدواج و کاهش طلاق بين آنان ، يکي از بهترين روش هاي مداخله در اين مورد است ؛ و از اين رو، با بررسي شرايط جمعيتي کشور و شناخت سهل ترين و مؤثرترين عوامل قابل دخالت ، مدلي براي برنامه ريزي در اين زمينه به دست داده است .
مرور مختصري بر ادبيات موضوع مورد بررسي به شرحي که گذشت ، نشان مي دهد که سن ازدواج چه به لحاظ کمي و چه به لحاظ کيفي بر تعداد متولدين اثر مي گذارد و درنتيجه ، اين پيام مهم جمعيت شناختي را به دست مي دهد که در شرايط کنوني ايران ، کوتاه ترين راه و مؤثرترين روش براي تأثيرگذاري بر تعداد مواليد، افزايش تعداد زنان همسردار در سنين زير ٣٥ سال است و راه نيل به اين هدف ، کاهش تعداد طلاق ، جلوگيري از تعويق ازدواج و همزمان ، تشويق زنان ٢٠-٣٥ سالۀ بي همسر به ازدواج است و اين نتيجه گيري ، محتواي واقعي و جوهرة پژوهش حاضر را تشکيل مي دهد.
جدول ١: داده هاي مورد نياز براي محاسبه Cm در سال ١٣٩٥ (به تصویر صفحه مراجعه شود) يافته هاي پژوهش بنابر آنچه گذشت ، در اين برنامه ريزي ، هريک از سناريوهاي محتمل صرفا بر مبناي اندازه و نيز چگونگي تغيير ميزان همسرداري تعريف مي شود که خود تابعي از الگوي ازدواج و طلاق است و بر اين اساس ، مي توان سناريوهاي گوناگوني تعريف کرد.
Fertility and age, Journal of Human reproductive Sciences 2010, Sep – Dec, Vol. 3, No. 3, 121-123 Maheshwari, A.