چکیده:
روبرتو ساثی شاعر و تاریخدان شرقشناس قرن نوزدهم انگلستان در آثارش تحتتاثیر ادبیات فارسی و اسلامی قرارداشت. نمود این اثرپذیری در حماسۀ رزمی و اساطیری ثعلبۀ ویرانگر که تلفیقی از آموزههای دین اسلام و آموزههای دین زرتشت بهشمارمیآید، بیش از سایر آثار وی مشهود است. در این جستار پس از ترجمه و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا و تطبیق، روشنمیگردد که این منظومۀ انگلیسی با شاهنامۀ فردوسی همانندیهای متعددی دارد که ذیل دو محور ساختاری-روایی و در طرح و هستۀ اصلی داستان مورد واکاوی قرارمیگیرد. در پارۀ نخست مولفههایی مانند پیروی از نظام دو بنی متاثر از آیین اوستایی و زروانی در دو دستۀ اهورایی مانند سیمرغ و اهریمنی چون ضحاک، و همچنین توجه به مقولۀ زمان و مکان، جنگ و نبرد، طلسم و جادو، ابزار قدرت و امتناع از مباشرت با زنان مورد توجه بوده و مشابهتهای آن با شاهنامۀ فردوسی منتج میشود. در انطباق مولفۀ دوم نیز دستاورد این است که طرح و هستۀ اصلی داستان ثعلبه، الگو گرفته از قصۀ بالیدن فریدون و قیام او علیه ضحاک در شاهنامۀ فردوسی است.
Robert Southey 19th century English poet, historian, and orientalist had been under the influence of Persian and Islamic Literature in his works. This influence is more evident in his epic poem Thalaba the Destroyer which is regarded as an amalgam of Islamic and Zoroastrian instructions. Following the translation of this English epic, and using content analysis and comparison method it became clear that this work had many similarities with the Shahnameh, hence in terms of structure and narrative, plot and the main theme, the story was analyzed. The first part of the article deals with issues such as respecting the binary system derived from Zurvanism and Zoroastrianism. Twin brother doctrine is demonstrated as Ahuraei or divine like Simorgh and evil or Ahrimani like Zahhak, attention paid to issues such as time and space, battle, spell, magic, power devices, and aversion towards women. Similarities were then found with the Shahnameh counterparts. The conclusion drawn from the second part of the article indicates that the main theme and plot of the Thalaba tale was taken from the tale of Feraydun, his upbringings, and his revolt against Zahhak in Shahnameh Ferdowsi.
خلاصه ماشینی:
در پارۀ نخست مؤلفه هایی مانند پیروی از نظام دو بنی متأثر از آیین اوستایی و زروانی در دو دستۀ اهورایی مانند سیمرغ و اهریمنی چون ضحاک و هم چنین توجه به مقولۀ زمان و مکان ، جنگ و نبرد، طلسم و جادو، ابزار قدرت و امتناع از مباشرت با زنان موردتوجه بوده و مشابهت های آن با شاهنامۀ فردوسی منتج میشود.
شعر رزمی نفرین کاهاما سهم جالب توجهی در ژانر حماسی متأثر از شرق ، در سرزمین بریتانیا داشت ، در آن گرچه شخصیت ها از میان اساطیر هندو برگرفته شده اند، لیکن در روایت داستان که حاکم بر نظام دو بنی نیک و شر است ، مؤلف کاملا از آیین زرتشتی و آموزه های اوستا الهام گرفته است (The Curse of Kehama :١٨١٠,Southey).
ازاین رو نویسندگان در مقالۀ حاضر سعی دارند ضمن معرفی کوتاه این شاعر به عنوان یکی از متأثران فرهنگ و ادبیات شرقی و پارسی، کتاب ثعلبۀ ویران گر را بررسی کرده و پس از معرفی و تلخیصی از آن ، بر بنیاد روش تحلیل محتوا، به شباهت های آن در شکل ساختاری- روایی و در طرح و هستۀ اصلی داستان ، با شاهنامۀ فردوسی و تأثیرپذیری آن از آموزه های اوستایی و زروانی موجود در شاهنامه بپردازد.
تنها اثری که در ایران اختصاصا به رابرتو ساثی و اثر ثعلبۀ ویران گر پرداخته است ، مقاله ای است با عنوان « The Redemption of Thalaba and the Enduring influence of Oriental Discourse« که به قلم آقای سید محمد مرندی در سال ١٣٨٤ در ویژه نامۀ انگلیسی دوره ١٠، شمارۀ ٢٧، نشریۀ «پژوهش ادبیات معاصر جهان » چاپ شده است .