چکیده:
ﻋﺠﺐ ﯾﺎ ﻋﺠﺒﺎ و ای ﻋﺠﺐ ﺷﺒﻪﺟﻤﻠﻪای اﺳﺖ ﮐﻪ در زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ ﺑﺮای ﺑﯿﺎن ﺣﺎﻟﺖ ﺷﮕﻔﺘﯽ و ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻮﯾﻨﺪه ﺑﻪﮐﺎر ﻣﯽرود. در ﮐﺘﺎبﻫﺎی دﺳـﺘﻮر و ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓﻫـﺎ آن را ﺷﺒﻪﺟﻤﻠﻪای داﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ ﮐﻪ در آن ﺣﺎﻟﺖ ﻫﯿﺠﺎن و ﺷﮕﻔﺘﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺻﻔﺘﯽ ﺑﺮای ﺑﯿﺎن ﺷﮕﻔﺘﯽ و آن را از دﺳﺘﻪ ﺟﻤﻼت ﻋﺎﻃﻔﯽ و اﻧﺸﺎﯾﯽ ﻏﯿﺮﻃﻠﺒﯽ ﺷﻤﺮدهاﻧﺪ. ﺣﺎل آﻧﮑﻪ در زﺑﺎن ﻣﻮﻟﻮی و ﺑﺮﺧﯽ ﺷﺎﮔﺮدان و ﻫﻢﻋﺼﺮان او در ﺳﺪهﻫﺎی ﻫﻔﺘﻢ و ﻫﺸـﺘﻢ و در ﻣﻨﻄﻘـﮥ آﺳـﯿﺎی ﺻـﻐﯿﺮ ﺑـﺎ ﮐﺎرﺑﺮدی از ﻋﺠﺐ روﺑﻪرو ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ اﻓﺰونﺑﺮ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ، دارای ﻣﻌﻨﯽ ﭘﺮﺳﺶ و اﺳـﺘﻔﻬﺎم ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺖ. در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ اﯾـﻦ ﮐـﺎرﺑﺮد از ﻋﺠـﺐ و ﻧﻘـﺪ و ﺑﺮرﺳـﯽ آرا در ﺑـﺎب آن ﭘﺮداﺧﺘﻪاﯾﻢ و ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ﺷﺎﻫﺪﻫﺎی آن دوره، ﻣﻨﺸﺄ ﮐﺎرﺑﺮد ﻣﺘﻔﺎوت آن را ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﺮدهاﯾﻢ.
خلاصه ماشینی:
حال آنکه در زبان مولوي و برخي شاگردان و هم عصران او در سده هاي هفتم و هشـتم و در منطقـۀ آسـياي صـغير بـا کاربردي از عجب روبه رو ميشويم که افزون بر اين معني، داراي معني پرسش و اسـتفهام نيز هست .
چکيده : کليدواژه ها: عجب ، عجبا، مولوي، شبه جمله ، استفهام ، پرسش واژه ۱ـ پيشينۀ پژوهش در فرهنگ ها و کتاب هاي دستور زبان فارسي عجب و عجبا را صوت يا شبه جملـه و صـفتي دانسته اند که داراي معني «تعجب و شگفتي» است .
۲ـ۲ـ در معني «آيا» يا در نقش پرسش واژه ۲ـ۲ـ۱ـ مثنوي آن يکي پرسـيد از مفتـي بـه راز گر کسي گريد به نوحه در نماز آن نماز او عجـب باطـل شـود يا نمازش جايز و کامـل بـود؟ (مولوي ۱۳۶۵، دفتر ۵، بيت ۱۲۶۵).
هرچند که به نظر نگارنده ، در اغلب اين شاهدها نيز عجـب پرسـش واژه اسـت ، ولـي بـراي رعايت دقت ، شاهدهاي آن در اين بخش ذکر شد: گفت اينجا اي عجب مصحف چراست چون که نابيناست ايـن درويـش راسـت (مولوي ۱۳۶۵، دفتر ۳، بيت ۱۸۳۷).
۳ـ واژۀ عجب در متون ديگر براي بررسي منشأ اين کاربرد به سراغ متون ديگر ميرويم که در قرن هـاي ۷ و ۸ هجـري در آسياي صغير نوشته شده اند، به ويژه آثار کساني کـه از اصـحاب و پيـروان مولـوي بوده انـد و برخي از آن ها سبک و زباني نزديک به سبک و زبان مولوي دارند: ۳ـ۱ـ مقالات شمس عجب چه ميگويند متکلمان ؟ صفات عين ذات است يا غير ذات اسـت (شـمس تبريـزي ۱۳۶۹، ص ۱۲۶).