چکیده:
این بخش دوم پژوهشی است درباره عرف که به مانند مآخذ فقه نقش تعیین کننده در استنباط احکام دارد .عرف عقلاء در واقع اجماع عملی است که اهمیت آن بر هیچ فقیهی پوشیده نیست و در حجیت آن نبایدکوچترین تردیدی به خود راه داد . عرفهای زمان حضور معصوم (ع) و عرف های زمان غیبت همگی معتبرهستند. بیش از همه فقهاء، امام خمینی و آیت الله شهید صدر و استاد شیخ محمد جواد مغنیه با ادله قویحجیت عرف هر زمان را اثبات کرده اند. مبادی اعراف مطرح شده و انواع تغییر حکم در پرتو عرف، و نیزدگرگونی حکم با دگرگونی عرف منظور نظر قرارگرفته و سرانجام نظرات بعضی از فقهای بزرگ اهل سنتدر تأیید عرف، زینت بخش مقاله است.
The Custom of the Wise is in face the practical consensus whoseauthority should absolutely not be doubted. The Customs of the Wiseof the times of presence of Imams as well as those of the time ofabsence of the twelfth Imam are all authorized. Imam Khomaini,Ayatollah Sadr, and Ayatollah Maghniyeh have proved authority of theCustom of the Wise of any time through strong proofs more than anyother jurist. Essentials of the said customs, kinds of change in theprecept in the light of the Custom of the Wise, transformation ofprecepts through transformation of the Custom of the Wise, andopinions of some great Sunni jurists in confirming the Custom of theWise are thoroughly dealt with in the present essay.
خلاصه ماشینی:
مبادي کلي عرف هاي عقلائي اصول و مبادي کلي که زيربناي همه قـوانين شـرعي و وضـعي و نيـز زيربنـاي بيمـه اعـراف عقلائي شمرده مي شوند، آن گونه که فقهاء و حقوقدانان بزرگ شيعه و اهل سنت در مواضع پراکنده اي از کتابهاي خود متعرض آنها شده اند، بسيار هستند و مهم ترين آن مبادي عبارتنـد از : مبدأ آزادي ، حفظ نفوس مردم ، حفظ نواميس ، حفظ اموال ، احتـرام بـه عقائـد، حفـظ نظـام کشور، وفاي بـه عهـد و قراردادهـا، نفـي ضـرر و حـرج ، تـاوان دادن بـر ضـرر و خـسارت ، کيفردادن جاني و مجرم ، نفي خيانت و غش ، اباحه چيزهـاي پـاک ، حرمـت چيزهـاي پليـد، مراعات عدل و عقل و مـصلحت ، دفـع ظلـم و مفـسده ، عـدم تـسليم در برابـر بيـدادگري و تجاوز به حقوق ، فيصله دادن به فحاصحات به وسيله سازش ، و سرانجام به وسيله قدرت بر پايه عدل و حق ، اخذ به عرف صحيح ، و مبارزه بـا عـرف فاسـد، مـساوات همـه مـردم در برابـر قانون ، و مبادي کلي ديگري از اين دست ، که همه اديـان و مـذاهب و ملـل و نحـل آنهـا را مي پذيرند و نيازهاي ضروري انسان ها را به وسيله آنهـا بـرآورده مـي سـازند، و بـراي حفـظ و بقاي جامعه ها و افراد مفيد و مؤثر هستند و همه شرايع و قوانين وصـفي عـالم و هـر عقـل و منطق سليم آنها را پذيرفته و باور دارند.