چکیده:
موضوع ضمان خسارات وارد برعرض و جان انسانها از جمله مباحث پرچالشی است که در قوانین حقوقی و فقه امامیه به لزوم آن تصریح گردیده است، ولی چگونگی جبران و نحوه ارزیابی آن تعیین نشده است. در فقه امامیه و حقوق موضوعه، راهکارهایی برای جبران خسارت معنوی در نظر گرفته شده است، اما معیار شخصی در باب شیوه های جبران خسارت معنوی ارائه نشده است. در فقه امامیه، جبران خسارت معنوی با استناد به دلایل خود، قابل پذیرش و توجیه بوده و منشأ بسیاری از احکام عبادی و بخصوص قاعده لاضرر واقع شده است. علاوه بر قاعده لاضرر دلیل دیگر بر امکان جبران خسارت معنوی، پیش بینی دیه در مورد صدمات جسمانی منجر به خسارت معنوی می باشد. در نظام حقوقی موضوعه ایران نیز، خسارت معنوی، قابل جبران است. درماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری و مواد 1 و 2 و 8 و 10 قانون مسئولیت مدنی، امکان مطالبه ضرر و زیان معنوی مورد تأیید قرار گرفته است.
The subject of guarantee for human lives, is one of the challenging "Islamic Rights and Rules" That its necessity is a lot. But the way of evaluate and compensation is unknown. but also in feqh rules, there is some solutions for compensation for spiritual damages But there is no personal criterion. In fegh, compensating for spiritual damages is depended on reasonable reasons. And very sources of religious orders are depended in especially harmless rule In addition to the "Harmless rule, the other reason for compensating spiritual damages is forecast "Deieh" about compensation for mental damages. Also in Iran's legal system, mental damages can be compensated. in article 9 of "Codes of Criminal procedure" and articles 1,2,8 and 10 from "Civil liability law", the possibility of claiming for losses are available. 141-RR
خلاصه ماشینی:
به هر تقدير ضـمان در فقه اسلامي و مسئوليت مدني در قانون وضعي بر يک معني دلالت دارد که عبارت است از «ملتـزم شدن کسي به جبران کردن ضرري که خود مسـبب وارد آمـدن آن ضـرر بـر ديگـري بـوده اسـت (ادريس عوض ، ديه : ٣٣-٣٤) از آن جايي که در حقوق ما ديگر تحمل ضرر، منحصر به فردي نيست که شخص ، نفـع مـادي را از دست مي دهد لطمه هاي روحي، اهميت زيادي پيدا نموده و انسانها در مقابل لطمات معنوي، آسيب پذير گرديده اند.
به همين جهـت ، امـروز بحثهـا دربـاره لـزوم جبـران خسارت معنوي پايان يافته و جز معدودي از نظامهاي حقوقي، انديشمندان وقانون گذاران به اتفاق رسيده اند که ضرر معنوي مانند خسارات مادي جبران گردد (کاتوزيان ، ١٣٨٦: ٢٥٥) متعلقات مادي و متعلقات غيرمادي انسان اگرچه باهم دوبعد آدمي را تشکيل مي دهند ولـي از لحاظ ماهيت ، آنچنان باهم تفاوت دارند که گويي دو دنياي متفاوتند و هر کـدام معيارهـاي خـاص خود را دارند، اين موضوع باعث شده که برخي معتقد شوند که زيان معنوي، قابل جبران نيسـت و جز در برخي موارد، بشر توان جبران خسارت معنوي را ندارد (پروين ، ١٣٨٢: ١٧٦) از نظر اين عده ، مشکلي که وجود دارد اين است که ضـررهاي معنـوي را نمـي تـوان بـا پـول جبران کرد و آنچه از دست رفته است با پول جبران نمي شود.