چکیده:
کشورهای اسلامی زمینه بالقوهای را برای همگرایی در فقه حکومتی دارند. با توجه به فقدان حاکمیت الهی و پذیرش حق انتخاب، تبیین الگوی مشترکی برای انتخاب حاکم یک نیاز ضروری به نظر میرسد. برای تبیین الگوی حکومتی مشترک، ابتدا الگوهای ارائه شده اهل سنت شامل تشکیل شوری حل و عقد، استخلاف، تغلیب که با بیعت مردم اجرایی میشود و از میان سه جریان اندیشه سیاسی معاصر فقه شیعه، دو الگوی نظریه انتخابی ولایت فقیه و نظریه انتصابی ولایت فقیه برای انتخاب حاکم بیان شد. شوری به عنوان الگوی مشترک(بدون در نظر گرفتن مبانی تشکیل) مورد تایید مذاهب اسلامی قرار دارد. الگوهای ارائه شده در ترازوی مصلحت جامعه اسلامی، از لحاظ تزاحم و تعارض با مفسده مورد واکاوی قرار گرفت. در این میان، انواع الگوهای حکومتی دارای مصالح و مقاصدی است که میتوان از معایب آن چشمپوشی کرد. ایجاد شوری برای انتخاب حاکم است. چالشی که الگوی حکومتی مشترک با آن در تعارض آشکار قرار میگیرد، پذیرش حکومت «استیلاء» و «استخلاف» درجوامع اسلامی است. الگوی «استیلاء»، حکومت در اسلام را به صورت هرج و مرج معرفی میکند و الگوی «استخلاف»، در اراده مردم برای انتخاب حاکم به بنبست میرسد.
Islamic countries have the potential to converge in governmental jurisprudence; given the lack of divine sovereignty and the acceptance of the right to vote, explaining a common paradigm for electing a ruler seems a necessity.To elaborate on a common government model, first the Sunnis presented templates include (forming salinity, marriage, intercession, conversion) executed by the people's allegiance, and of the three contemporary political ideas of Shi'a jurisprudence, two models (the Velayat-e Faqih and the Electoral Theory). We have put forward the theory of appointing a governor of the jurisprudence) for the ruling party. Salinity is endorsed by Islamic religions as a common paradigm (regardless of the foundations of formation).The patterns presented in the Islamic community's exponential balance have been explored in terms of corruption and corruption. Among all the patterns of government, there are materials and purposes that can be ignored; creating salience for the ruler.The challenge with which the pattern of shared government is in clear conflict is the acceptance of "sovereignty" and "supremacy" in Islamic societies. In the "domination" model, the government in Islam is presented as chaos, and in the "domination" model, in fact, the will of the people is impassable for the ruler.
خلاصه ماشینی:
بررسي امکان سنجي دسترسي به الگوي حکومتي مشترک در ميان مذاهب اسلامي با تأکيد بر نقش مردم 2 محمد رسول آهنگران ١، محمد بيروتي ١استاد فقه و مباني حقوق اسلامي، دانشگاه تهران (پرديس فارابي)، قم ، ايران (نويسنده مسئول ).
براي تبيين الگوي حکومتي مشترک، ابتدا الگوهاي ارائه شده اهل سنت شامل تشکيل شوري حل و عقد، استخلاف ، تغليب که با بيعت مردم اجرايي ميشود و از ميان سه جريان انديشه سياسي معاصر فقه شيعه ، دو الگوي نظريه انتخابي ولايت فقيه و نظريه انتصابي ولايت فقيه براي انتخاب حاکم بيان شد.
مذاهب اسلامي، الگوي حکومتي مشترک، شوري، اهل سنت ، فقه اماميه مقدمه اسلام به عنوان آخرين مکتب آسماني، فراگيرترين برنامه زندگي را براي انسان به ارمغان آورده است .
به عبارت ديگر، چه ادّله و ضرورتي براي تبيين الگوي حکومتي مشترک وجود دارد؟ در ادامه الگوهاي رايج تشکيل حکومت در بين مذاهب اسلامي را بيان کرده و الگوي مشترکي را از ميان آنها انتخاب خواهيم کرد.
جامعه اسلامي به عنوان يکي از بزرگ ترين جوامع بشري، نتوانست بعد از حکومت رسول خدا(ص ) الگوي مشترکي را براي انتخاب حاکم تبيين نمايد.
آنچه به عنوان الگوي مشترک در مذاهب اسلامي براي تشکيل حکومت قابل تبيين ميباشد، وجود شوري است که منتخب مردم ميباشند و براي انتخاب حاکم امري ضروري است .
آنچه تمامي مذاهب اسلامي اعم از فقهاي اماميه (در عصر غيبت ) و اهل سنت بر آن به عنوان الگوي مشترک اتفاق دارند، تشکيل شوري براي انتخاب حاکم » (بدون در نظر گرفتن مباني تشکيل آن ) ميباشد.