چکیده:
چالش های اقتصادی همیشه بستر مناسب برای ایجاد تغییر و تحولات اجتماعی بوده است. در این میان نویسندگانی که خود را جزیی از مردم و حرکت های اجتماعی می دانند، با ثبت و گاهی اوقات نقد این تحولات، رسالت و هویت اجتماعی خود را حفظ می کنند. نکته قابل توجه در بررسی رابطه بین ادبیات و جامعه وجود تشابهاتی است که در آن نویسندگان مختلف با ملیتهای متفاوت نگرش ادبی مشابهی به بعضی از این تحولات اجتماعی نشان داده اند. برای مثال انقلاب سفید و اصلاحات اراضی در ایران و پیامدهای نافرجام آن از چشم تیز بین محمود دولت آبادی رمان نویس معاصر ایرانی پنهان نمانده و در رمان جای خالی سلوچ تصویری واقع گرایانه از پیامدهای پنهان از چشم این تحول سیاسی- اقتصادی ارائه نموده است. در سوی دیگر جان اشتاین بک نویسنده شهیر آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبی در دوره ای حساس از تاریخ آمریکا به نام دوره رکود بزرگ رمانی به نام خوشه های خشم را به نگارش درآورده که جاودانه ترین ثبت ادبی از این واقعه سیاسی - اجتماعی به شمار می رود. تشابهات سیاسی، اجتماعی و بیشتر از همه اقتصادی این دو واقعه، دوره رکود بزرگ و انقلاب سفید، بر وجود ناخودآگاه جمعی برای نگارش رمانهای اجتماعی نزد بزرگان ادبیات کشورهای مختلف صحه می گذارد. در این مقاله سعی شده با بررسی اجمالی وجوه مشترک اجتماعی و سیاسی این دو واقعه تشابهات سبکی و درونمایه ای در دو رمان جای خالی سلوچ و خوشه های خشم با استفاده از شیوه نقد مارکسیستی مورد کنکاش و برسی قرار گیرد. در این تحقیق همچنین، درونمایه های مشترک، شباهت شخصیتها در سطوح مختلف اجتماعی و تأثیر تحولات بر تغییر ساختار اجتماعی حاکم بر جامعه مورد نقد و بررسی قرار گرفته تا رویکرد یکسان نویسندگان به یک واقعه اجتماعی و نقش ادبیات در بستر این رخدادها در دو فرهنگ متفاوت نشان داده شود.
خلاصه ماشینی:
اين رويکرد سنت شکن در رمان اشتاين بک بسيار قوي تر از رمان دولت آبادي تصوير مي گردد چون اين تحول و استحاله قدرت از مردان به زنان در حضور گرامپا و در شرايطي رخ مي دهد که خود او هنوز در جمع خانواده حاضر است ولي در رمان دولت آبادي مرد خانواده ، سلوچ ، حضـور نـدارد و مرگان در شرايطي قرار دارد که مجبور به قبول اين نقش مي شود.
در رمان خوشه هاي خشم هنگام گذشتن خانواده از صحرا ،گراما، مادر بزرگ تام ، شخصيت اصلي رمان ، مي ميرد و ماجود، مادر خانواده ، تنها کسي است که از اين موضوع آگاهي دارد ولي به خاطر حفظ روحيه باقي اعضاء خانواده اين موضوع را فاش نمي سازد بلکه به آرامي کنار او مي نشيند و به گونه اي رفتار مي کند که وي زنده است تا سـفر دشـوار خـانواده از صحراي خشک کاليفرنيا دچار مشکل نگردد.
در رمان خوشه هاي خشم طبقه کارگر که خانواده جود سمبل و نماد آنهاست سفري دشوار را پيش مي گيرند کـه بـد شانسي، هواي بد و مرگ اعضاء خانواده سفر آنها را دو چندان نا ملايم و سخت مـي کنـد ولي اشتاين بک سعي مي کند با تمام اين ناملايمات عامـل اصـلي درد و رنـج خـانواده را انسانها نشان بدهد.
Demott, (٢٠٠٢)centennial edition Grapes of Wrath, Penguin books, New York, p.