چکیده:
شاهنامۀ فردوسی که از دیدگاه تقسیم بندی جهانی محتوا در حوزۀ حماسی قرار می گیرد خالی از جنبههای غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامۀ فردوسی و بالتّبع شاهنامه سرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستان هایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگیهای نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوهای خاص دارد. در این پژوهش سعی شده است داستان بیژن و منیژه از شاهنامۀ کردی الماسخان کندولهای که نمونهای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامۀ فردوسی میباشد از دید غنایی و در دو حوزهی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفی«اعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو» واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفههای فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش سعي شده است داستان بيژن و منيژه از شاهنامۀ کردي الماس خان کندوله اي که نمونه اي حماسي و به تقليد از بيژن و منيژه در شاهنامۀ فردوسي ميباشد از ديد غنايي و در دو حوزه ي ابيات عاشقانه و احساسي - عاطفي«اعتذار، خمريه ، درخواست ، شکواييه ، طنز و ريشخند، مدح ، مرثيه ، مفاخره و هجو» واکاوي گردد آنگاه با توجه به مولفه هاي فرهنگي دو زبان پارسي و کردي، علاوه بر بسامد موضوعات غنايي، وجوه اشتراک و افتراق آنها نيز مشخص گردد.
استاد ميرجلال الدين کزازي در گفتار رزم يا بزم ، کدام يک ؟(کزازي، ١٣٩٣: ٦٠) نوشته اند بزمنامه از درون رزمنامه برآمده است و اندک اندک گسترش يافته است لذا در اين پژوهش تلاش شده است تا موضوعات غنايي دو نمونۀ کردي و فارسي از دو نظرگاه :( ابيات عاشقانه و ابيات احساسي - عاطفي) بررسي گردد، آنگاه با هدف نشان دادن ميزان تاثيرپذيري الماس خان از بيژن - ومنيژة فردوسي از ديد غنايي و ميزان انعکاس باورهاي فرهنگي قوم کرد در شاهنامۀ کردي به پرسش هاي زير پاسخ خواهيم داد: ١- بسامد توجه به نمونه هاي غنايي در دو داستان چگونه است ؟٢- آيا تفاوت زبان فارسي با زبان کردي از ديد رامشي و بزمنامه اي، تاثيري در کارکردهاي غنايي دو رزمنامه دارد يا خير؟ ٣- تفاوت چهره ها، رخدادها و دلبستگيها تا چه حد است ؟ ١-٢.