چکیده:
اشعارمثنوی که آینه درون نما و رازآلود مولاناست، به دلیل پیچیدگیهای معنایی و هنرورزیهای زبانی، همواره از متـون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگـویی آثـار ادبـی از فـروع نقـدهای روانشناختی است که در دهههای اخیر همچون مطالعات میان رشتهای دیگر رونق و روایی یافته است. ایـن مقاله کـه بـه بررسـی مضامین و تصاویر کهن الگویی پیرفرزانه در نهاد انسانی دقوقی میپردازد، راه را برای ژرفکاویهای بعدی آثار ادبـی مـی گشـاید و نشـاندهنـده جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون مولانا است. در این پژوهش با دید مکتـب روانکـاوی یونـگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری مولانا نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده اسـت؛ بررسی مقایسهای چهره دقوقی با کهن الگوی پیر فرزانه یونگ، نشان دهنده شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است.
Abstract The mysterious poetry, which is a mirror in the mysterious and mysterious of Maulana, has always been regarded as open and interpretable texts due to semantic complexities and linguistic art, and has been spoken about in various perspectives. Ancient criticism A literary model of the psychological critique that has flourished in recent decades, as in other interdisciplinary studies. This article, which examines the ancient themes and themes of the paternal pattern in the human body, offers the way for the next literary works and illustrates the universality of the human message and the feelings of art poets such as Rumi. In this study, with the view of the Yang psychoanalysis school, from the old perspective, a pattern has been addressed to the Rumi poetry world, and has been addressed to the eloquent and repetitive personality of the court in his court. Comparison of the faces with the ancient pattern of Pierre Farzaneh Yong represents a very similar Or even his complete adaptation to that ancient image.
خلاصه ماشینی:
همچنـين دو کتاب ذيل در اين زمينه قابل ذکر است : بررسي و تحليل کهن الگوي پير فرزانه در رساله هاي سـهروردي / دربـاره ي مثنوي و داستان دقوقي نيز تحقيقات زيادي انجام گرفته است که به برخـي از آنها اشاره ميشـود: «حقـايق خيـالي داسـتان دقـوقي در مثنـوي» (تقـوي و بامشکي، ١٣٨٧) که در اين مقاله به تروح اجساد و تطابق صورت هاي خيالي بـا ابدال حق ، در داستان دقوقي اشاره شده است ؛ «تحليل داستان دقوقي از مثنوي» (نوروزپور و جمشيديان ، ١٣٨٧)، اين مقاله نيز نشان ميدهـد کـه داسـتان دقـوقي، حاصـل کشـف و شـهود عرفاني است و بيانگر تجربه اي عرفاني است که در آن همه ي کثرت ها به يک وحدت بـازمي گردد.
کريم زماني نيز پس از ارائه ي نظرات کساني چون فروزانفر و قزويني و حدس و گمان هايي که دربـاره ي شخصـيت دقـوقي ابراز داشته اند، ميگويد: «ميتوان گفت که دقوقي، کسي نيست جـز خـود مولانـا و هموسـت که مکاشفات و واقعيات روحاني خود را از زبان دقوقي بيان کرده است و اين شيوه ي بياني در امري معهود و محمود است » (زماني، ١٣٨٨، ج ٣: ٥٠٠) مکان ديدار با پير فرزانه به گفتۀ يونگ ملاقات شخص رويا بين در رويا و يا قهرمـان اســطوره اي در داســتان هــا ي باسـتان ي و يـا داستانهاي فولکلوريـک بـا يـير فرزانـه اغلـب در فضـايي رمزآلـود و مــبهم و دور از ديـد اغيـار روي ميدهد.