چکیده:
این جستار به بررسی بنیانهای کیش آناهیتا در داستان بیژن و منیژه میپردازد. بنیانهای کیش آناهیتا همانند: حیات و زایندگی، تقدس و برکت، سلطه و قدرت و.... در داستان بیژن و منیژه که رشتهای باریک و نامرئی از اسطوره و داستان را داراست، دیده میشود. آناهیتا (ایزد بانوی آب) در سراسر ایران کهن، فرشتة پاکی و طهارت است. آناهیتا در اسطورۀ آفرینش زرتشت و فرزند وعده دادهشدۀ زرتشت نقشآفرینی کرده است و نماد عفت و پاکدامنی زنانه است. قدرت و تسلط دارد و فاعل و کنشگر است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که در داستان بیژن و منیژه، نقش منیژه بازنمایی عملکردهای آناهیتاست. او عاشق و دلباخته است. روحیۀ زنانهاش در داستان جریان دارد، ناجی بیژن است، آب و غذا به بیژن میرساند و موجب رهایی بیژن گشته است. هبوط بیژن در چاه موجب وصال او میگردد؛ زیرا بیژن باید مرارت و سختی ببیند تا شایستة وصال منیژه شود. از همین روی، ویژگیهای ایزد بانوی آناهیتا در او جلوهگر است.
This essay investigates the foundations of Anahita's religion in the story of Bijan and Manijeh. Foundations of Anahita's religion, including life and nascence, holiness and benediction, domination and power, etc., are observed in the story of Bijan and Manijeh which has the thin and invisible thread of plant myth and story. Anahita, the goddess of water, is the purity and cleanliness angel throughout ancient Iran. She has played a role in creation myth of Zarathustra and the promised child of Zarathustra. She is the symbol of female chastity and purity. She has power and is dominant, is doer and actor. The results from this research show that in the story of Bijan and Manijeh, Manijeh represents Anahita's performances. She has fallen in love and is lovesick. Her feminine spirit flows in the story. She is Bijan's savior and provides him with food and water and librates him. His fall in well leads to consummation of her marriage because Bijan has to go through tough times to be qualified to consummate the marriage of Manijeh who manifests the traits of Anahita goddess.
خلاصه ماشینی:
قبل از پيدايش اديان نيز، بشر ماقبل تاريخ معماي خلقت را به وسيلۀ اسطوره هاي خويش ، که بنا به نظر الياده و برخي ديگر، همان دين انسان باستاني و نيز زيربناي اعتقادات و اديان گوناگون بود، بازگو کرده و آفرينش را به ايزد يا ايزداني نسبت داده است ؛ زيرا اين مسئله اهميت و تأثير بسزايي در اعتقادات و باورهاي انسان در طول تاريخ داشته است .
دوران اسطوره سپري ميشود اما روح مينوي اساطير در تن مردم حلولي نوين ميکند تا بدان جا که مادر و آب را مايۀ خير، برکت و رزق و روزي برميشماريم و اين مسئله بر باور اساطيري ايزد بانوي آب (آناهيتا) استوار است در واقع «اسطوره هرگز کاملا نابود نمي شود، تغيير شکل ميدهد، ادغام ميشود و با انطباق خود با مسائل و مضامين تازه ، حياتي تازه از سر ميگيرد و به دوام و پايايي ميرسد و همين ظرفيت انطباق و تغييرپذيري است که عامل اصلي دوام اسطوره به شمار ميآيد»(رستگار فسايي، ١٣٨٣: ٢٥).
غرض از اين جستار، تبيين بن مايه هاي کيش آناهيتا در داستان بيژن و منيژه است .
پيشينه پژوهش : منصوري و همکاران (١٣٩١) در «حيات تاريخي ايزدبانوي آناهيتا در شيرين و شکر نظامي » ادامۀ حيات اسطورة آناهيتا را در داستان مذکور جستجو کرده و به اين نتيجه رسيده است که اسطوره گاه در برخورد با تاريخ براي ادامۀ حيات خود به لايه هاي ژرف تر متون پناه مي برد.
سختيهايي که براي وصال با ايزد بانو در کيش آناهيتا و در اسطوره مطرح است در داستان بيژن و منيژه با زندان افتادن بيژن در چاه ترسيم ميگردد.