چکیده:
در این مقاله نگارندگان کوشیده اند تا یک مقایسة تطبیقی از کلمه را از نظر
اصولیان و نحویان مورد مطالعه قرار دهند و آن را از نظر هر دو گروه تحلیل نمایند.
برای این منظورء نخست به بیان مفهوم اولیه و آنگاه ثانویه ی کلمه پرداخته شده
است و جایگاه آن را در هر دو علم» پیشینه ی تاریخی اصطلاح کلمه از دیدگاه امام
علی(ع) و سپس به توصیف آن از دیدگاه بزرگان نحوی و اصولی های قدیم و
معاصر پرداخته شده است و نهایتا مقاله به بررسی و برداشت های علمی کلمه و
اقسام آن از دو دیدگاه پرداخته و علاقة اصولیان را به مباحث نحوی خاطرنشان می
سازد که ایشان در زمینه ی استنباط مسائل خود از احکام شرعی از کتاب و سنّت» به مباحث نحوی نیازمندند.
خلاصه ماشینی:
از نظر اصولی ها در این که از اقسام کلمه حروف برای چه مفهومی وضع شده است ، دیدگاه های متعددی وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره نمود: مرحوم «آخوند خراسانی » معتقد است : که موضوع له حروف با اسم هایی که هم سنخ آنهاست یکی است و تفاوت در چگونگی استعمال است ،( آخوند خراسانی ، به نقل از فرهنگ نامۀ اصول فقه ،ص ٩٠)، گروهی نیز هیچ معانی بدان قائل نشده بلکه فقط آنها را نشانه ای می دانند که بر کیفیتی در مدخول دلالت می کنند.
بعضی نیز آن را معتبر دانسته اند که «صحیح دانستن اسناد آن به متن می باشد، نه اصلاح متن آن با اسنادش » (بهبهانی ،ص ٣) و علتی که آنها را از دیدگاه تقسیم مشهور کلمه باز می گرداند، طبق نتایج بررسی شده همان امر مشهوری است که برخی از ایشان به صراحت بدان اشاره کرده اند که عبارتست از: «سه گانه بودن کلام از جانب نحویان نیست تا گفته شود که آنها به خطا رفته اند، بلکه آن همان چیزی است که از فرمایش امیرمومنان (ع ) حاصل می شود» ماحصل نظر اصولی ها در تشخیص کلمه اصولی ها پس از تحقیق و تفحّص در تشخیص و انواع کلمه آن را به پنج مورد زیر طبقه بندی و تقسیم می نمایند: اسم ، فعل ، حرف ، صفت و قسم پنجم مبهمات و علت این تقسیم بندی بر چهارپایه ی زیر استوار است که عبارتند از: ١-استقلال به داشتن مفهوم و یا نداشتن مفهوم .