چکیده:
قضاوت و ولایت زنان یکی از مباحث چالشی در فقه است اغلب فقها قائل به مجاز نبودن
قضاوت وولایت زنان هستند و دلایلی مانند سیره یا روایات را برای اعتقاد خود ذکر می کنند
در حالی که در دوران معاصر دیدگاه فقها درباره قضاوت و ولایت زنان در حال تغییر است
وزمانی که مردان شایسته و واجد شرایط در جامعه حضور ندارند می توان از حضور زنان در
زمینه قضاوت و ولایت استفاده کرد. استناد به آیات قرآن کریم در توازن عقل وخرد, قدرت
برنامه ریزی و خرد گرایی زن برتر از مرد باشد می تواند با رعایت ضوابط اخلاقی وارد زندگی
اجتماعی و فرهنگی شود اگر زن واجد شرایط قضا باشد و رعایت حد اعلا ی ستر و عفاف را
بکند جایز است مسئولیت قضا را بپذیرد.
خلاصه ماشینی:
قضاوت زنان درفقه اسلامي محور اساسي بحث اين است که اگر فرضاً زني داراي همه شرايط لازم براي قضاوت باشد يعني از نظرعلم و تقوي وکفايت تدبير وتيزبيني ازهمه مردان موجود برتر يا مساوي باشدآيا فقط به دليل جنسيت وبه علت زن بودن به عهده گرفتن منصب قضا براي او هم حرام است وهم غيرنافذ؟ افرادي که چنين نظري را ابراز مي کنند بر خلاف حکمت وعدالت است وقانون غيرحکيمانه و غيرعادلانه در اسلام پذيرفتني نيست واين کار به حکم عقل وفطرت ظلم است اگرزني از همه مردان موجودبراي به عهده گرفتن منصب قضاء لايق تر و تواناتر يا مساوي باشد و بتواند بارعايت حد اعلاي ستر و عفاف انجام وظيفه کند اگر بگويد او فقط به دليل زن بودن قضاوتش نه مشروع است و نه صحيح ،گناه است و غير نافذ و نميتوان آن را به اسلام که دين فطرت است نسبت داد حضرت علي (ع ) دراين باره ميفرمايد: «ان احق الناس بهذا الامر اقواهم عليه و اعلمهم باالله امرفيه » (نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، علي نقي خطبه ١٧٢، ص ٥٥٨، تهران ، سراي اميدبي تا).
ولي اين استدلال مخدوش است ، زيراحديث مزبور ناظر به اعم واغلب است و ميخواهد بگويد چون اکثريت زنان تحت تأثير احساسات واقع مي شوند، سپردن زمامداري به اينگونه زنان موجب نابساماني اوضاع جامعه مي شود ولي از اين حديث نمي توان فهميد که اگر زني از همه مردان از نظر علم وتقوا و تدبير و قدرت تشخيص برتري دارد و يا مساوي است جايز نيست زمامداري يا قضاوت رابه اوبسپارند.