چکیده:
خطای کیفری از تاسیسهای حقوق جزاست که به تناسب پیچیدگی جوامع وپیدایش و تنوع رفتارهای پر خطر, اهمیت توجه
به این سبب مسئولیت » بیش از پیش نمود می یابد. سبب مسئولیت در منابع فقهی یا عمد است یا شبه عمد پا خحطای محضص
که حسب موردء بدون واسطه و یا با واسطه به انضمام آراده مرتکب در «فعل» و («نتیجه» یا یکی از این دو » بروز و ظهور پیدا
می کند.نفس خطا در منابع روایی و فقهی علی الاطلاق رافع مسئولیت است در عین حال صورتی از خطاهای مرتکب در
حقوق جزای عرفی مطرح شده و در قوانین آمده که از مصادیق عمد و خحطای محض نیست و با شبه عمد نیز تفاوتهایی دارد
وموجب ثبوت نوعی از مسئولیت کیفری است. این شکل از خحطا که حطای کیفری نامیده می شودء عبارت است از ارتکاب
فعل بدون توجه به نتیجه آن پا عدم رعایت احتیاط و نظامات دولتی یا عدم مهارت و بی مبالاتی که در صورت ثبوت هر
یک از این عناوین و ضمیمه شدن به فعل مرتکب» در عین این که وی خواهان نتیجه مجرمانه نبوده و در برخی صور آن»
قصد فعلی را که نوعا مجرمانه است ندارد » با این وصف مرتکب را با عنوان قانونی «خطای کیفری) و مجازات آن مواجه می
سازد. در توجیه مبانی ثبوت مسئولیت کیفری برای خحاطی » برخی قائل به تحقق عنصر روانی شده اند در حالی که خحطای
صورت گرفته از اراده نشات نمی گیرد بلکه به هنگام عمل است. نتیجه اینکه تطبیق ملاکهای خطای کیفری با معیارهای فقهی
مسئولیت » نشانگر افتراق این دو مفهوم است.
خلاصه ماشینی:
اما با توجه به تعريف خطاي جزائي: «رفتار مبتني بر بي احتياطي، بي مبالاتي، غفلت و سهل انگاري که نتيجه آن اعمال مجازات براي مرتکب آن است »، اين عناصر متشکله در خطاي محض مورد نظر فقها نيز مي تواند محقق شود چرا که گاهي انجام يک فعل هيچ ملازمه اي با نتيجه حاصله ندارد الا اينکه از نظر زماني يا مکاني مجاز نباشد، و يا اينکه مرتکب ، قصد فعل داراي نتيجه زيانبار را ندارد بلکه در اثر ترک فعل از روي غفلت با چنين نتيجه اي مواجه مي گردد که در تعريف فقهي نه قصد فعل احراز مي شود و نه قصد نتيجه و اين همان خطاي محض است در اين موارد، جرم ارتکابي غيرعمدي اما مصداق خطاي جزائي خوانده ميشود (البته از نظر مجامع حقوق کيفري، چرا که در لسان فقها فقدان قصد فعل و قصد نتيجه ، ٧٨ علي الاطلاق خطاي محض عنوان شده ولو تخلف از مقررات يا عدم مهارت سبب وقوع نتيجه شده باشد).
در خطاي کيفري -که مصاديق آن بيشتر با خطاي شبه عمد قرابت دارد و قصد فعل احراز مي شود بدون اينکه مرتکب خواهان نتيجه باشد- غير عمدي بودن فعل ارتکابي مورد تأکيد حقوق دانان است مع الوصف برخي معتقدند که در اين مصاديق نيز عنصر رواني موجود است که همان بي احتياطي ، بي مبالاتي فقدان مهارت و ...