چکیده:
جنگ یک رفتار غیر متعارف در روابط میان دول محسوب می شود اما در طول تاریخ بشر آن چنان تکرار گردیده که گویا بدون وقوع آن امکان حیات پادشاهان، امپراطوران و سلاطین وجود نداشت در حالی که با اندکی خویشتنداری می شد به این رویداد تلخ پایان داد. آن چه که در حیات بشری در طول قرن های گذشته اتفاق افتاده این بود که بسیاری از پادشاهان مقتدر و باصلابت چنین میاندیشیدند که تنها راه حفظ تاج و تخت انتخاب یکی از دو شیوه غالب و فاتح شدن یا مغلوب و شکست خوردن است در حالی که تجارب دوستی و وحدت کشورها در بسیاری از عرصه های تاریخی خام بودن این خیال را به اثبات رسانده است و اصلا یکی از اهداف ارزشمند تمام ادیان الهی و به ویژه دین رحمت آور اسلام پایان دادن به جنگ، کشتار، تجاوز، خونریزی و وحشیگری در جهان با بر افراشتن پرچم توحید و اطاعت از آموزههای پیامبران موحد و صلحدوست الهی است. در این رابطه اسلام نیز گامهای بی نظیری برداشته و مقررات فقه راجع به حقوق جنگ و رعایت اخلاق در عرصه پیکارها از همه اسناد بین المللی که تاکنون به تصویب رسیده فراتر و ارزشمند تر است که مطالعه مطالب بعدی صحت این فرضیه را اثبات خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب جنگ در صورت اخیر توجیه عادلانه ندارد اما در صورتی که جنگ بدون اعلام رسمی آغاز شود تجاوز محسوب می شود به ویژه که طی قطعنامه ٣٣١٤ مصوب ١٤ دسامبر ١٩٧٤ مجمع عمومی که این نوع جنگ را به عنوان اعمال تجاوز کارانه یا با اندکی مسامحه جنگ تجاوزکارانه معرفی کرده است که با حمله نظامی به خاک یک کشور، اشغال نظامی موقت یا دائم ، الحاق بخشی از خاک یک کشور به خود، موشک باران هوایی یا کاربرد سلاح های دور برد، لشکر کشی دریایی به بنادر یا سواحل ، تهاجم نظامی به نیروهای نظامی کشورهای دیگر، نقض پیمانهای فیمابین و اعزام مزدور و همکاری و تسهیل امکانات برای یک کشور به جهت تجاوز به دیگری و استمرار حضور جابرانه وی جنگ نامشروع و تجاوزکارانه محسوب خواهد شد (ضیائی بیگدلی، ١٣٩٣، صص ٤٩١- ٤٩٠) به غیر از کنوانسیونهای بین المللی که سعی در به کنترل در آوردن و قطع مخاصمات مسلحانه میان دولت ها دارند ادیان الهی از جمله اسلام نیز با این گونه اقدامات از بدو ظهور خود مخالف است مگر در صورت دفاع از خود در برابر حمله ناجوانمردانه دیگر کشورها و در آیات زیبا و متعدد قرآن تمایل به صلح را در مخیله بشر تقویت و تبلیغ می کند بر خلاف اندیشه های خام و مغرضانه پاره ای از نویسندگان بی خبر از محتوای زرین اسلام آن را دین شمشیر معرفی کرده اند حال آن که در هیچ زمان و مکانی این قضاوت سطحی معتبر نبوده و نخواهد بود (ماه پیشانیان ، ١٣٩٠، صص ١٦١- ١٦٠) 90 مبحث اول : کنوانسیون های بین المللی راجع به حقوق جنگ در یک جمع بندی مختصر و وافی به مقصود می توان حقوق جنگ را آن دسته از مقررات حقوق بین الملل قلمداد کرد که بر استفاده دولت ها از اقتدار نظامی حاکم و ناظر است .