چکیده:
ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﯾﺎددﻫﯽ-ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﻓﻘﻪ اﻟﻠﻐﻪ در ﻫﺮ ﻧﻈﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ آن ﻧﻈﺎم اﺳﺖ. ﻫﺮ ﻧﻈﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دارای ﻧﻈﺎم ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ وﯾﮋه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻧﻈﺎم واژﮔﺎﻧﯽ ﺧﺎص ﺧﻮد آن را ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﺣﺮﮐﺖ ﻫﺎی ﺧﻮد ﺑﺮ اﺳﺎس آن اﻧﺠﺎم ﻣﯽ دﻫﺪ و اﮔﺮ ﻣﯿﺎن ﻧﻈﺎم واژﮔﺎﻧﯽ و ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ رﻫﺒﺮان و اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺨﺘﻞ ﮔﺮدﯾﺪه و اﺧﺘﻼﻓﺎت ﻓﮑﺮی و رﻓﺘﺎری در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﺪ و دﺷﻤﻨﺎن ﺑﺎ ﻧﻔﻮذ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺗﻘﻮﯾﺖ و ﺗﺸﺪﯾﺪ اﺧﺘﻼﻓﺎت ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﺟﺎﻣﻌﻪ را از اﻫﺪاﻓﺶ ﻣﻨﺤﺮف ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺗﻨﻬﺎ راه ﻋﻼج اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ رﻫﺒﺮان ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎ ﻃﺮاﺣﯽ ﻧﻈﺎم ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ و واژﮔﺎﻧﯽ و اﺑﻼغ و ﺗﺒﯿﯿﻦ آن ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﺴﺘﻤﺮ، و اﻟﺘﻔﺎت دادن ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﻫﺎی اﯾﻦ ﻧﻈﺎم واژﮔﺎن و ﺑﯿﺎن دﺷﻤﻨﯽ ﻫﺎی دﺷﻤﻨﺎن ﺑﺮای اﻧﺤﺮاف در آن ﻧﻈﺎم ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ، از وﺟﻮد ﯾﺎ ﺗﺪاوم اﻧﺤﺮاف ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ی ﮔﺎم دوم ﺑﺎ ﻣﻄﺮح ﮐﺮدن ﻧﻈﺮﯾﻪ ی ﻧﻈﺎم اﻧﻘﻼﺑﯽ و ﻣﺤﻮر ﻗﺮار دادن ﻣﺮدم ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺟﻮاﻧﺎن و اﻋﻄﺎی ﻣﺄﻣﻮرﯾﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺟﻬﺎدی اﻧﻘﻼب ﻋﻠﻤﯽ درﺻﺪد اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﯿﺮوی اﻧﺴﺎﻧﯽ و ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻓﮑﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان دو ﺑﺎل ﭘﺮواز ﺑﻪ ﺑﻠﻨﺪای ﺗﻤﺪن اﺳﻼﻣﯽ را ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻧﻤﺎﯾﺪ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪی از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﮑﺘﻮب و دﯾﺠﯿﺘﺎل ﺳﺎﻣﺎن ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﻣﺎ در ﺻﺪد آن ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺒﯿﯿﻦ روﯾﮑﺮد رﻫﺒﺮ اﻧﻘﻼب در ﺑﺤﺚ ﻓﻘﻪ اﻟﻠﻐﻪ ﺑﻪ روﺷﻦ ﺷﺪن ﻫﺮﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ و ﮐﺎرﻫﺎ ی ﻻزم ﺣﻮل آن ﺳﺒﺒﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﺗﺎ ﻫﺪف و ﻣﻘﺼﻮد اﺻﻠﯽ رﻫﺒﺮ اﻧﻘﻼب ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ای ﺑﺎ ﻧﻈﺎم ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ رﻫﺒﺮش، واﺿﺢ ﮔﺮدد ﺗﺎ ﺟﻮاﻧﺎن در اﯾﻦ ﮔﺎم ﺧﻄﯿﺮ از ﺧﻮاﺳﺘﻪ ی اﺻﻠﯽ رﻫﺒﺮﺷﺎن آﮔﺎه ﺑﻮده و ﺟﻬﺖ ﻋﻤﻠﯽ ﮐﺮدن آن وارد ﻣﯿﺪان ﺷﻮﻧﺪ.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، به تبیین فقه اللغه اعم از بنیادین و کاربردی عمومی و تخصصی و بررسی جایگاه آن در فهم رهبر انقلاب و اسلام شناس شدن ایشان می پردازد و هم چنین در صدد است تا بیان نماید که این اجتهاد برخاسته از فقه اللغه ی خاص، چه تاثیری در طراحی های اجتهادی ایشان برای مدیریت حیات عقلی جامعه داشته است.
فقه اللغه ی کاربردی دو سطح دارد: الف: سطح عمومی که برای همه ی انسان های جامعه است که باید اهل اندیشه ورزی و تأمل و تحلیل باشند تا بتوانند در گفتگوهایشان که بخشی از فرایند یاددهی یادگیری است موفق شوند و به تفاهم و سپس تعامل برسند و هم بتوانند در ارتباط با نصوص دینی یا آثار علمی دانشمندان اعم از دینی و غیر دینی به فهم و برداشت صحیح و دقیق برسند.
بعد از ارائهی فقه اللغه به عنوان طرح کلی اندیشهی اسلامی که بیانگر نظام اجتماعی اسلامی است نیز باید ناظر به همهی نیازهای جامعه، نظریه پردازی کنند و برنامه ی تفصیلی و جزئی و قابل اجرا ارائه دهند تا افراد جامعه بتوانند نسبت به وظایف و مسئولیت هایشان اقدام نمایند و دین در همه ی عرصه های جامعه حضور پررنگ و تاثیر گذار داشته باشد.
مهمترین مطلب در فقه اللغه بنیادین این است که مدیریت فرایند یاددهی-یادگیری در جامعه ی اسلامی را نهاد ولایت و امامت عهده دار است و اگر افراد جامعه در ارتباط منظم و پیوند مستحکم با ولی نباشند و فعالیت های آنها در زندگی با محوریت غیر از امام تنظیم شود طبیعی است که نظام معنایی و واژگانی آنها به گونه ای دیگر شکل می گیرد و با نظام واژگانی رهبر جامعه متفاوت و بلکه متعارض و متضاد خواهد بود.