چکیده:
پوپولیسم دال مرکزی دانش سیاست در عصر جهانی شدن است. با این توضیح که جهانی شدن و رسانه ها تمامی ابعاد زندگی انسانها از جمله سیاست را دگرگون کردند. این دگردیسی هم در ماهیت و معنای سیاست و هم کارکردها و نهاد شکل گرفته است. چنانکه در سبک زندگی جدید، سیاست و دموکراسی های نوین پدیدار شدند. مولفه های اصلی سیاست نوین، پوپولیسم است. پوپولیسم نوینی که از یک سو عناصر دموکراسی همانند جامعه مدنی، حزب، انتخابات و مشارکت مردم را تغییر داده است. از سوی دیگر سیاست نوین با مولفه هایی روزمرگی، بزرگنمایی فساد و اتهام اقتصادی، ناکارامدی طبقه متوسط فرهنگی، اجتناب از بیان حقایق، رابطه مستقیم مدیران با جامعه و نقش محوری شبکه های اجتماعی در انتخابات شناخته میشود.
Populism is essential for political science in the age of globalization. Globalization and the media have transformed all aspects of human life, including politics. This transformation has shaped both the nature and meaning of politics, the functions and institutions. As in the new lifestyle, new politics and democracies emerged. The main components of modern politics are populism. New populism has changed the elements of democracy such as civil society, party, elections and people's participation. Modern politics is characterized by daily components such as the magnification of corruption and economic accusation, the inefficiency of the cultural middle class, and the avoidance of truth-telling, the direct relationship between managers and society, and the central role of social media in elections.
خلاصه ماشینی:
154) برای مثال قابل ملموس در این زمینه شرایطی است که در دو دهه اخیر در جامعه ایرانی قابل مشاهده است به عنوان مثال و هر تجربهای نزدیک، انتخابات ریاست جمهوری در دوم خرداد ۷۶ و روی کار آمدن دولت اصلاح طلب خاتمی، را میتوان آغاز دوران آزادسازی سیاسی، على رغم محدودیتها و تنگناها و وجود کانونهای قدرت مخالف دانست که فرصتهای مناسبی فراروی گروههای اجتماعی قرار داد تا بتواند خود را در قالب سازمانهای جامعه مدنی سامان بخشد.
(همان،137-136) واکنش پوپولیسم بر ضد نهادهای نظام سیاسی مبتنی بر نمایندگی و نیز نهادهای جامعه مدنی، هر چند به تعبیر پل تاگرات؛ نیروی محرکه مهمی برای آن شمرده میشود، اما با این همه پوپولیسم برای رشد و گسترش این نیروی محرک به ناگزیر باید از خود این نهادها بهره برداری کند و احزاب جزء ذاتی نظامهای نمایندگی و جامعه مدنی به شمار میروند و در نتیجه پوپولیسم با همه بی اعتمادی به این تشکلها و مخالفتهایی که با آنان میکند ناگزیر است از آنها استفاده کند.
(همان: 15) بنابراین پوپولیسم با همه بدبینی و نفرتی که به احزاب سیاسی و نهادهای بینابینی و سازمانهای جامعه مدنی دارد، برای حفظ قدرت خود و تحت الزامات سیاست، مجبور میشود که به ایجاد نهادهای حزبی اقدام نماید.