چکیده:
در ساختارگرایی، پساساختارگرایی و ساختارشکنی تاکید بر قراردادی بودن کلمه و معنامند بودن آن در ساختارها به علت رابطه کلمه با سایر کلمات و تفاوت کلمات با یکدیگر است. اما در مکتب زبان شناسی فراساختارگرا، زبان جزء مقولات ذاتی پسینی به شمار می رود. لذا کلمه به علت رابطه هم آنی که با پدیدارها دارد، یک امر ذاتی و فطری است که تابع تاریخ گرایی عمیق گرا می باشد، که با حفظ و همراهی همواره ی ابعاد ثابت و لغت نامه ای در هفت خودآگاه و ناخوداگاه جمعی_فردی انواع ابعاد متغییر حقیقت عمیق وجودی کلمه را در ساختارهای متفاوت به منصه ی ظهور می رساند. این مقاله ضمن معرفی اجمالی ساختارگرایی، پساساختار گرایی و ساختارشکنی، به طور خلاصه مکتب زبان شناسی فراساختارگرا را معرفی می کند؛ سپس از منظر این مکتب فطری یا ذاتی بودن کلمه، و تابعیت کلمه از تاریخ گرایی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه آنکه کلمه امری ذاتی است که در تاریخ گرایی عمیق گرا مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. و فراساختارگرایانه عمل می کند.
خلاصه ماشینی:
لذا کلمه به علت رابطه هم آني که با پديدارها دارد، يک امر ذاتي و فطري است که تابع تاريخ گرايي عميق گرا ميباشد، که با حفظ و همراهي هموارهي ابعاد ثابت و لغت نامه اي در هفت خودآگاه و ناخوداگاه جمعي_فردي انواع ابعاد متغيير حقيقت عميق وجودي کلمه را در ساختارهاي متفاوت به منصه ي ظهور ميرساند.
از جمله پيش فرضهاي زبانشناسي فراساختارگرا ميتوان به موارد زير اشاره کرد: ١_کلمه يک حقيقت عميق است که يک يا چند بعد و ساحت ثابت لغت نامه اي و بينهايت ابعاد متغيير دارد که در ساختارها ظهور و نمود پيدا ميکنند.
( همان) اما ميشل فوکو به عنوان يکي از پساساختارگرايان معتقد است ؛ رابطه نيست که ، معنا را براي پديدارها به وجود ميآورد، بلکه در تاريخ و پروسه ي تاريخي است که اين پديدارها شکل ميگيرند.
از نگاه زبانشناسي فراساختارگرا جوهرهي معنايي اين کلمه -پديدار حاصل قرار داد نيست ؛ بلکه در هر زباني و در هر مکاني و در هر زماني بر اساس انواع خودآگاهها و ناخودآگاههاي جمعي-فردي در هرم مادرما معناي درخت با پديدار جسماني درخت رابطه اي فرازماني-فرامکاني دارد.
( آذرپيک و همکاران، ١٣٩٨: ٨٧-١١٦) لذا معنا و پديدار گنگ بيصورت براي موجوديت و هستيمند شدن در جهان چهاربعدي نياز به امکان يا شاکله اي دارند که سبب هم افزايي جوهرهي معنايي که از مقام جامع وجودي کلمه (لوگوس) گرفته شده، پديدار که تاثراتي را برانگيخته و مقولات ذاتي پيشيني شود.
کلمه از لحاظ وجود جوهر در هرم مادرما داراي ابعاد ثابت ميباشد و اين ابعاد ثابت در مقام جامع وجودي همان لوگوس است .