چکیده:
شاهنامه بالاتر از یک شاهکار ادبی - اسطورهای، یادگار تاثیرگذار تاریخنگاری به ویژه تاریخ عصر ساسانی است که با رعایت امانتداری و وفاداری و پایبندی تاریخ سلسله مورد نظر را با ذکر جزییات رویدادهای آن به نظم کشیده است. روایت این اثر از اصلاحات نظامی خسروانوشیروان (۵۷۹ - ۵۳۱ م) بسیار مهم است و منابع تاریخ نگارانه ی اسلامی نیز که از جایگاه مهمی به دلیل دسترسی به پارهای متون و سرچشمههای اصیل این دوره برخوردارند به آن پرداختهاند. بسیاری از دادههای آن متون درباره اصلاحات انوشیروان در شاهنامه وجود دارد و برخی دادهها را تنها فردوسی گزارش کرده است. هدف این مقاله، تحلیل اصلاحات نظامی انوشیروان و بررسی ارزش دادهها و جزییات تاریخی شاهنامه و سنجش تطبیقی آن با سایر منابع تاریخ نگارانه ی اسلامی و همچنین بیان وجه افتراق و اشتراک آنها با تکیه بر رویکرد فردوسی میباشد که با استفاده از روش کتابخانهای به صورت توصیفی – تحلیلی موضوع مورد نظر تحلیل و تبیین قرارگرفته است. نتایج این پژوهش میتواند مقام شاهنامه را در متون تاریخی برای ساسانی پژوهان شفافتر و معتبرتر سازد و برای سایر تحقیقات نیز در این زمینه مفید و ارزشمند واقع گردد و در مجامع علمی- پژوهشی، گروه تاریخ، ادبیات و... مورد استفاده مخاطبان قرار گیرد.
Shahnameh is beyond a literary and mythical masterpiece and it is an effective monument of historiography especially Sassanian history that has expressed in verse the menthioned dynasty by stating the details of its events and keeping trustworthiness, loyalty and commitment. Mentioning the military reforms of Khosrow Anushirvan (531 – 579 AD) in this study is very important and Islamic historiographical sources having an important stand due to their access to some texts and noble sources of this period have also addressed it. Most data of those texts concerning Anushirvan reforms exist in Shahnameh and some data have been reported only by Ferdowsi. This study aims to analyze military reforms of Anushirvani and investigate the value of Shahnameh historical details and data and its comparitive assessment with the other Islamic historiographical sources and also express their similarities and differences by insisting on Ferdowsi approach that the subject is analyzed by using library analytical – descriptive method. The results of this study can make Shahnameh stand clearer and more reliable in historical texts for persons studyhng Sassanian and are effective and valuable for the other researches concerning this issue and can be used by addressees in scientific and research communities and the history and literature group.
خلاصه ماشینی:
روايت اين اثر از اصلاحات نظامي خسروانوشيروان )٥٧٩ - ٥٣١ م ( بسيار مهم است و منابع تاريخ نگارانه ي اسلامي نيز که از جايگاه مهمي به دليل دسترسي به پاره اي متون و سرچشمه هاي اصيل اين دوره برخوردارند به آن پرداخته اند.
هدف اين مقاله ، تحليل اصلاحات نظامي انوشيروان و بررسي ارزش داده ها و جزييات تاريخي شاهنامه و سنجش تطبيقي آن با ساير منابع تاريخ نگارانه ي اسلامي و همچنين بيان وجه افتراق و اشتراک آن ها با تکيه بر رويکرد فردوسي ميباشد که با استفاده از روش کتابخانه اي به صورت توصيفي- تحليلي موضوع مورد نظر تحليل و تبيين قرار گرفته است .
اگرچه تاکنون مطالعات فراواني درباره ي انوشيروان انجام شده و کتاب ها و مقالاتي در مورد او نوشته شده است ؛ اما پژوهشي با عنوان بررسي تطبيقي اصلاحات نظامي خسروانوشيروان در شاهنامه و منابع تاريخ نگارانه ي اسلامي به صورت چاپ شده و به زبان فارسي در دسترس نيست .
» )غفوري، ١٣٩٧: ١٠٠( ب ) مناطق چهارگانه )تقسيمات کشوري( درباره ي تقسيم قلمرو ايران به چهار بخش اصلي توسط خسرو يکم در سطور بالا بحث شد اما گفتني است که هرچند فردوسي و مورخان اسلامي از اين چهار بخش در متون خود ياد کرده اند؛ 64 ولي با وجود اين ناهمخوانيهايي درباره ي جاي هر استان در گفتارهايشان به چشم ميآيد که پردازش به آن ضروري مينمايد.