چکیده:
تحقیق حاضر به شناسایی ترجیحات دانشجویان مدیریت در خصوص اهداف آموزشی و روشهای تدریس و تلاقی این ترجیحات با نظر مدرسان این رشته پرداخته است. 335 دانشجو و 30 مدرس توسط پرسشنامه اولویتهای خود را مشخص کردهاند و دادهها توسط آزمونهای آماری و توصیفی تحلیل شدهاند. نتایج نشان میدهد که اهداف آموزشی سهگانه شناسایی شده، در بین دانشجویان و مدرسان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. دانشجویان اولویت خود را در آماده شدن برای ورود به محیطهای کاری میدانند در حالیکه مدرسان بهبود نگرشدانشجو به درس و ایجاد علاقه به فراگیری مباحث را مقدم بر سایر اهداف آموزش دانشگاهی به حساب میآورند. در حالیکه هر دو گروه بر کم اهمیتتر بودن ادامه تحصیل به عنوان یک هدف آموزشی توافق دارند. محبوبترین روشهای آموزش بین دانشجویان و مدرسان موردکاوی، ایفای نقش و مباحثه گروهی هستند. با در نظر گرفتن اهداف آموزشی، یا بدون در نظر گرفتن اهداف آموزشی، سخنرانی و روشهای مبتنی بر کامپیوتر همواره کمترین مطلوبیت را دارند.
The present study identifies the preferences of management students regarding educational goals and
The teaching methods and the intersection of these preferences with the opinion of the instructors of this field have been discussed. 993 students and 98
Instructors have identified their priorities through a questionnaire and data by statistical tests and
Descriptively analyzed. The results show that the three educational goals identified are among
Students and teachers are not of equal importance. Students prioritize their preparation
To enter the workplace know while instructors improve student attitudes to lessons and create
They consider the interest in learning topics to be prior to other goals of university education. while
Both groups agree that continuing education is less important as an educational goal.
The most popular teaching methods among students and teachers: case study, role play and group discussion
are. With regard to educational goals, or without considering educational goals, lectures and
Computer-based methods are always the least desirable.
خلاصه ماشینی:
هيچ يک از روش هاي تدريس به تنهايي بر ساير روش ها برتري ندارد و عوامل مختلفي هنگام انتخاب يک روش تدريس براي يک دوره آموزشي خاص بايد مد نظر قرار گيرند از جمله مهم ترين اين عوامل عبارتند از: ماهيت مطالبي که قرار است تدريس شوند، تعداد افراد آموزش بيننده و سابقه و تواناييهاي آنان ، نوع و ميزان تجهيزات آموزشي در دسترس ، زمان و طول مدت دوره ، نتايجي که هدف اصلي آموزش هستند، معيارهاي متفاوت ارزيابي و ترجيح و مهارت مدرس (١٩٩٦ ,Kleiner &Read ) &AL-Ajlouni, H Athamneh, ) (٢٠١٠ ,Jaradat.
(Yung, Mary, Heng, & Jiang, 2009) (Ali, Tariq, & Topping, 2009) (Olivares, 2003) (Schuk, Gordon, & Buchanan, 2008) (Penny, 2003) (Zhang, Huang, & Zhang, 2005) گروه دوم آن دسته تحقيقاتي هستند که روش تدريس را به عنوان يکي از مهم ترين اجزاي سيستم يادگيري پذيرفته اند و تلاش هاي خود را بر اين مسئله متمرکز کرده اند که در رشته هاي مختلف تحصيلي کدام روش ها اثربخشي بيشتري دارند.
اين هشت روش تدريس که رايج ترين شيوه هاي آموزش در درس هايي از قبيل تئوري سازمان ، اصول بازاريابي، مديريت استراتژيک ، مديريت منابع انساني و مديريت رفتار سازماني هستند و در اکثر تحقيقات مشابه قبلي مورد بررسي قرار گرفته اند، عبارتند از: ١) سخنراني يا ارائه فردي استاد، ٢) ارائه فردي يا گروهي دانشجويان ، ٣) مباحثه گروهي، ٤) تدريس و تحليل مقاله ، ٥) موردکاوي، ٦) ايفاي نقش ، ٧) بازيها و فيلم هاي مديريتي ٨) روش هاي مبتني بر رايانه (١٩٩٦ ,Kleiner &Read ) (٢٠٠٨ ,Sajjad)Iqbal, ) (٢٠٠٦ ,Saunders &Farooqi, (١٩٩٧ ,Flowers &Bourner ).