چکیده:
مهم ترین ضرورت ادراک تجارب مدیران، دستیابی به دانش ضمنی و تسهیل انتقال آنست. هدف این مطالعه، درک و بازگوکردن تجربه زیسته مدیرانِموفق در بانک ملت و شناسایی عواملی است که در این موفقیت نقشآفرین بودهاند. جهتگیری فلسفی این پژوهش، تفسیری و مبتنی بر ساختارگرایی اجتماعی است که با روش پژوهش روایتی انجامشده است. تعداد ده نفر مشارکتکننده بهصورت هدفمند برگزیدهشدند و دادههای پژوهش با روش مصاحبهگفتگو جمعآوریشده است.نتایج نشان میدهد که موفقیتدرمسیرشغلی میتواند به دو صورت کاملاً متمایز معنی شود؛ موفقیتمسیرِشغلی بهعنوان دستاورد و موفقیتمسیرِشغلی بهعنوان موهبت. در نیل به این موفقیت نقش سرمایههای پنجگانهانسانی،اجتماعی، انگیزشی،روانشناختی ومعنوی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این یافتهها بنا به نیاز مخاطبان میتواند مورداستفاده مدیران، افراد علاقهمند به توسعه موفقیتآمیز مسیرِشغلی یا متخصصان و دانشگاهیان قرار گیرد.
This aim of this study is to understand the lived experience of senior managers in banking industry and to outlines the factors that they consider critical in the development of their own careers. Ten managers from Bank Mellat were selected and semi-structured interviews were planned. By applying a qualitative research approach, narrative inquiry was implemented. During a six phase narrative thematic analysis of data, two different approach to career success was identified; the first was career success as an achievement and the second was career success as an endowment. When successful managers consider the career success as an achievement, they introduce three factor named human capital, social capital and motivational capital. While seeing the career success as an endowment, psychological capital and spiritual capital become more important. Main contribution of study is developing a comprehensive model that describes career success factors. Findings provide practical implications for designing and implementing management development programs.
خلاصه ماشینی:
مباني نظري و مرور ادبيات مسيرِشغلي از يک توالي پيوسته از تجـارب کـاري يـک فـرد در طـول زمـان و در طـي مشاغل ، پست ها و سازمان هاي مختلف تشکيل شده اسـت ( ,Lawrence &Arthur, Hall, ٢٠٠١ ,Kraimer &Seibert ;١٩٨٩ ,Feldman ;١٩٨٩).
بايد توجـه داشـت کـه رويکردهاي عيني و ذهني به موفقيت شغلي مانع الجمع نيستند و اعتقـاد کلـي بـر ايـن است که اين دو با يکديگر مرتبط هستند گرچه هنوز بر سرِ جهت رابطه اجمـاعي وجـود ندارد (٢٠٠٥ ,de Waal-Andrews &Nicholson ;٢٠٠٥ ,Chandler &Hall ).
جدول شماره ١ خلاصه اي از مهم ترين عوامل مؤثر بر موفقيت مسيرشغلي ابعاد جهت عامل نوع رابطه نمونه مطالعه (در صورت وجود) رابطه خصيصه هاي فردي Dodangoda & Arachchige, 2017 مسئوليت پذيري مثبت قوي Ng & Feldman, 2014 ثبات احساسي مثبت متوسط Judge et al.
, 2008 Salgado & Anderson, 2002 توانمندي شناختي مثبت قوي Dahlke & Sackett, 2017 متغيرهاي جمعيت شناختي سن مثبت قوي Cox & Nkomo, 1991 متأهل بودن مثبت متوسط Pfeffer and Ross, 1982 Cox & Nkomo, 1991 نژاد (اقليت ) و جنسيت (زن ) منفي متوسط Carlson & Swartz, 1988 متغيرهاي شغلي وسازماني حمايت سازماني مثبت قوي Lips‐Wiersma & Hall, 2007 Hirschi, 2017 اندازه (بزرگي ) سازمان مثبت متوسط Whitely et al.
, 2005 London & Noe, 1997 انگيزه مثبت قوي Day & Allen, 2004 Wolff & Moser, 2009 شبکه سازي مثبت قوي Hirschi, 2017 Meisler, 2014 هوش هيجاني مثبت قوي Joseph & Newman, 2010 شکاف سوم به رويکرد مسئله و روش پژوهش مربوط مي شود.
(1986) 'Subjective career success: a study of managers and support personnel', Journal of Business and Psychology, 1(2): 78-94.