چکیده:
برجام یکی از اتفاقات حقوقی و بین المللی مهم در تاریخ روابط بین الملل محسوب میشود. این توافق بین المللی که نتیجه دو سال مذاکرات رسمی و فشرده بود، بین ایران و گروه 1+5 در شهر وین منعقد شد. در پی امضای این سند، قطعنامه 2231 شورای امنیت به تصویب رسید که براساس آن، کشورهای امضاکننده برجام، موظف به اجرای کامل تعهدات مندرج در آن شدند. اما طولی نکشید که ریاست جمهوری جدید آمریکا دونالد ترامپ ناسازگاری خود با این توافق را آشکار ساخت و از برجام خارج شد. ازاین رو این پژوهش در صدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که دلایل خروج آمریکا از برجام چیست؟ در پاسخ به این پرسش با درنظرگرفتن سطوح مختلف تحلیل که برگرفته از رویکرد رئالیسم نئوکلاسیک است، این فرضیه مورد آزمون قرار میگیرد که خروج ترامپ از برجام را میتوان در سطوح فردی: ویژگیهای شخصیتی ترامپ، ملی: رویکرد یکجانبه گرایانه برآمده از دکترین "نخست آمریکا" و سیستمی: حمایت از متحدان منطقهای و تحکیم موقعیت هژمونیک آمریکا مورد بررسی قرارداد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای و اینترنتی است. همچنین استفاده از نظریه رئالیسم نئوکلاسیک برای بررسی علل خروج آمریکا از برجام، بدعت پژوهش حاضر است.
Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) is one of the important legal and international events in the international relations history. This international agreement, result of two years formal and intensive negotiations, was signed between Iran and 5+1 countries, in Vienna. Following the signing of this document, the Security Council resolution 2231 legislated. According to this resolution, previous Security Council sanctions have been canceled and JCPOA signatory countries were forced to implement the commitments which were inserted on it. However, it did not take long time that the new president of America, Donald Trump, revealed his incompatibility with Iran's multilateral international nuclear agreement. Finally, the United States government officially gets out of the Joint Comprehensive Plan of Action. Therefore, this study tries to answer this question that, what are the reasons of the US withdrawal from the Joint Comprehensive Plan of Action? In order to answer this question this hypothesis examined that the US withdrawal of the Joint Comprehensive Plan of Action can be examined in individual level: Trump characteristics, national: unilateralism approach from the “First America” doctrine and systemic: supporting regional allies and consolidate America's hegemonic position. The research method in this study is descriptive-analytic and the method of data collection is library and internet. The use of neoclassical realism theory to examine the causes of America's exit of the Joint Comprehensive Plan of Action is the research innovation in the present study.
خلاصه ماشینی:
همانطور که با روي کار آمدن ترامپ ، تحول در سياست خارجي آمريکا يکي از موضوعهاي مهم قابل بررسي در حوزه پژوهشهاي دانش روابط بين الملل شده است و رئاليسم نئوکلاسيک قابليت تبيين اين موضوع را دارد.
از اينرو بعداز بچالش کشيدن برجام از سوي دونالد ترامپ ، فدريکا موگريني ١، مسئول وقت سياست خارجي اتحاديه اروپا که خود در کانون مذاکرات هسته اي قرار داشت ، به دفاع از اين توافق برخاست (حاجي مينه و صالحي، ١٣٩٧: ٢٢٨).
(٩١ ,٢٠١٢علاوه برآن کشورهاي روسيه و چين نيز معتقد بودند که توافق هسته اي با ايران نتيجه ١٢ سال ديپلماسي و متعلق به همه جهان است و خروج آمريکا از برجام تهديد کننده امنيت بين المللي است .
com//https:) لذا پس ازگذشت بيش از يکسال از بدعهدي آمريکا دولت ايران رسما طرح خود براي کاهش تعهدات برجامي، از ارديبهشت ماه سال ١٣٩٨ اجرايي کرد.
تلاش اسرائيل با همراهي آمريکا در اين راستا ريشه در يک منطق نظري و پر اهميت در سياست بين الملل دارد و آن جلوگيري از ظهور هژمون هاي منطقه اي است (٢٠١٠,Clinton) رياض همچنين در پي جلب رضايت دولت ترامپ براي همراهي در سياست منطقه اي عربستان برآمده است (منوري، ١٣٩٦، ٢٠٥).
تحکيم موقعيت هژمونيک بين المللي آمريکا يکي ديگر از مولفه هاي تأثير گذار بر سياست خارجي آمريکا، که سبب خروج دونالد ترامپ از برجام شد، برتري جويي، حفظ موقعيت هژمونيک آمريکا و بازگردان جايگاه آن است که در سلسله مراتب نظام بين الملل و عوامل سيستميک در قالب رئاليسم نئوکلاسيک قابل بررسي است .
com/world/live/2018/may/08/iran-nuclear-deal- donald-trump-latest-live-updates?page=with%3Ablock- 5af20910e4b05a463ca1dd6e - Adler, Emanuel (1997) “Seizing the Middle Ground: Constructivism in World Politics,” European Journal of International Relations 3, 3: 319-63.