چکیده:
یکی از مباحث پرچالش در حقوق کیفری اسلام، مجازات اعدام حدی در زمان غیبت است. مسئله این است که آیا در زمان کنونی، یعنی زمان عدم حضور امام معصوم، بازهم اِعمال مجازات اعدام الزامی است یا خیر؟ با بررسی رویکرد فقهای بزرگ امامیه در قبال مجازاتهای حدی، مشخص میگردد که دراینباره دستکم سه نظریهی متفاوت وجود دارد . تعدادی از فقها مانند شیخ مفید، شهید اول، شهید ثانی و امام خمینی بهطور مطلق قائل به جواز همهی مجازاتهای حدی اعم از اعدام و غیر اعدام، در زمان غیبت هستند. این فقها به چند دلیل از جمله اطلاق ازمانی ادله حدود تمسک میکنند. برخی دیگر از بزرگان مثل سید مرتضی، شیخ طوسی و محقق حلی بهکلی قائل به عدم جواز هستند، یعنی اعمال هیچیک از مجازاتهای حدی (اعدام و غیراعدام) را در زمان غیبت جایز نمیدانند. برخی از ایشان اقامه حدود را از واجبات ائمه میدانند و برخی به قاعده درأ استناد میکنند. تعدادی دیگر مانند صاحب جواهر و صاحب ریاضالمسائل اصل اعمال مجازات را جایز میشمارند، منتها در مجازاتهای سنگینی مثل اعدام قائل به احتیاط هستند. به نظر ما ، ازیکطرف ادله و قواعد مستند فقهی در مورد سلب حیات افراد وجود دارد که احتیاط را توصیه میکنند و ازطرفدیگر، نظرات فقهایی وجود دارد که اعمال مجازات را جایز شمردهاند. ازاینرو، به نظر میرسد برای جمع نظرات بزرگان از فقها و قاعدهی احتیاط در دماء، میتوان گفت که مجازاتهای حدی در زمان غیبت باید جاری شوند، بهجز مواردی که مستوجب سلب حیات هستند. در این موارد، باتوجه به مبانی فقهی و نظرات فقهایی که قائل به عدم جواز اقامه حدود در زمان غیبت هستند، و همچنین فقهایی که قائل به عدم جواز مجازات اعدام حدی در زمان غیبت هستند؛ باید به مجازاتهای معادلِ تعزیری اکتفا شود. همچنان که فقهای قائل به جواز نیز در برخی موارد مثل رجم که اجرای مجازات موجب وهن اسلام باشد، تبدیل مجازات را اجازه میدهند.
خلاصه ماشینی:
مجازات اعدام در جرائم حدي هستيم که در قالب دو مسئله ي اصلي مطرح مي شود: اول، رويکرد فقها در قبال اعدامهاي حدي چگونه است ؟ آيا فقهاي متقدم و متأخر در جواز و عدم جواز اجراي اعدامهاي حدي در زمان کنوني، يعني زمان غيبت امام عصر، متفق القول هستند يا اختلافنظر وجود دارد؟ و اگر اختلافي است ، دليل و مبناي اختلاف چيست ؟ دوم، آيا در فقه شيعه ، جايگاهي براي معادلسازي مجازات اعدام نيز لحاظ شده است ؟ به عبارتي آيا اين مجازاتها طريقيت دارند يا موضوعيت ؟ به نظر مي رسد که در مسئله ي جواز اعدام، رويکرد فقها در قبال اعدامهاي حدي متفاوت است .
٢ در اين قسمت ، طي سه بخش به طور خلاصه نظر فقها را بيان و استدلال آنها را مرور ميکنيم : ١ -١ قائلين به عدم جواز اقامه حدود در زمان غيبت فقيهان بزرگي صراحتا يا ضمنا اين ديدگاه را برگزيدهاند، فقهايي چون سيد مرتضي، شيخ طوسي، قطب الدين راوندي، شيخ طبرسي، فاضل آبي، محقق حلي، ابن ابيجمهور، سيد احمد خوانساري، شيخ انصاري، سيد محمد شيرازي (سيد مرتضي، ١٤١٦، ٦٠ ؛ شيخ طوسي، ١٤١١، ٩٤ ؛ قطب الدين راوندي، ١٤٠٥، ٣٧٢ ؛ شيخ طبرسي، ١٣٨٤، ج٧، ٢١٩ ؛ فاضل آبي، ١٤١٧، ج١، ٤٣٤ ؛ ابن ابي جمهور، ١٤١٠، ٩٧ ؛ شيرازي، ١٤٢٣، ص ٢٨٦).
اما، در اين مورد بايد توجه داشت که هرچند از قاعدهي درأ براي دفع مجازات استفاده شده است ، ليکن در آراء هيچ يک از فقها ديده نشده است که به استناد اين روايت ، به عدم جواز اقامه ي حدود در زمان غيبت حکم دهند.