چکیده:
در این تحقیق کارایی انرژی محصول گندم در دشت مهیار شهرستان شهرضا، با کمک رویکرد تحلیل پوششی داده (DEA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، نهاده آب مصرفی با 5/ 79% بیشترین و نیروی انسانی با 24/ 0% کمترین سهم مصرف انرژی را به خود اختصاص داده اند. بهرهوری انرژی، خالص افزوده انرژی و نسبت انرژی ستانده به نهاده در این کشت بهترتیب 048/ 0، 34/ 79 و 63/ 1 برآورد شد. نتایج بدست آمده از تحلیل پوششی دادههای انرژی گویای این بود، در مدل بازگشت به مقیاس ثابت، 23% و در مدل بازگشت به مقیاس متغیر، 36% از کل واحدها، کارایی 100 درصد داشته و دیگر واحدها با درجهها مختلفی از ناکارایی روبرو بوده اند. میانگین کارایی فنی، کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس به ترتیب 26/ 90، 14/ 95 و 43/ 94 برآورد شد. همچنین میانگین کارایی فنی واحدهای ناکارا بر پایه مدل بازگشت به مقیاس ثابت 87% محاسبه شد، به این معنا که 13% از منابع میتواند با بالا بردن کارایی این واحدها ذخیره شود.
In this study the efficiency of wheat crop in Mahyar plain was investigated using data envelope analysis (DEA) method. The necessary data were collected from 100 wheat farms. The results indicated that, consumed water with 79.5% and labor force with 0.24% have the most and the least share of energy consumption respectively. Energy productivity, net added energy and output to input energy ratio in this crop were estimated 0.048, 79.34 and 1.63 respectively. The results of data envelope analysis showed that in constant return to scale model 23% and in variable return to scale model 36% of producers have efficiency of 100% and the other producers have different degrees of inefficiency. Mean of technical efficiency, net technical efficiency and scale efficiency were estimated 90.26%, 95.14% and 94.43% respectively. Also the average of technical efficiency of inefficient units was calculated about 87% based on constant return to scale model. Therefore 13% of inputs can be saved by increasing the efficiency of these units.
خلاصه ماشینی:
نتایج بدست آمده از تحلیل پوششی داده های انرژی گویای این بود، در مدل بازگشت به مقیاس ثابت ، ٢٣% و در مدل بازگشت به مقیاس متغیر، ٣٦% از کل واحدها، کارایی ١٠٠ درصد داشته و دیگر واحدها با درجه ها مختلفی از ناکارایی روبرو بوده اند.
در بیشتر کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه ، انرژی وارده برای تولید محصولات مختلف کشاورزی در واحد سطح ، بررسی و سعی شده است تا با محاسبه شاخص کارایی انرژی، نظام کشاورزی از نظر مصرف انرژی بهینه شود (پیمان و همکاران ، ١٣٨٤).
در این تحقیق از تحلیل پوششی داده ها به منظور تجزیه داده های مربوط به کشت گندم در دشت مهیار استان اصفهان و همچنین تعیین میزان مصرف انرژی و کشتزارها کارا و ناکارا و ارائه روشی به منظور کاهش انرژی نهاده و افزایش انرژی، استفاده شد.
با توجه به نتایج به دست آمده از جدول (٤)، میانگین کارایی فنی کشتزارهای ناکارا در کشت گندم با مدل CCR ورودی محور، ٨٧% است یعنی با استفاده از ٨٧% نهاده ها و با ثابت ماندن همان میزان خروجی، واحدهای ناکارا میتوانند به مرز کارایی رسیده و مقدار ١٣% نهاده ها را با افزایش کارایی خود ذخیره کنند.
نتایج به دست آمده از تحلیل نامشخصه - ای داده های انرژی گویای آن است که با استفاده از بهینه سازی واحدهای تولیدی کشت گندم (کشتزارهای گندم ) میتوان حدود ١٣% از میزان انرژی مصرفی(١٥٤٧٧مگاژول بر هکتار) صرفه - جویی داشت که این کاهش میزان مصرف انرژی علاوه بر کاهش قیمت تمام شده محصول باعث کاهش آلودگیهای زیست محیطی و کاهش انتشار انواع گازهای گلخانه ای خواهد شد.