چکیده:
نوشتار پیش رو کاوشی در زمینه بررسیهای یک سند تاریخی «وصیتنامه» به شمار میآید. وصیتنامه اشرفالملوک امینی ملقب به فخرالدوله، شاهزاده قاجاری از آوازهای بلند در دهههای پایانی حکومت قاجار و سراسر دوره پهلوی تا دهه سی خورشیدی برخوردار بوده است. او را یکی از توانمندترین و نیرومندترین زنان آن روزگار برشمردهاند که الگویی در اداره خانواده بوده است. او که در پی کنارهگیری همسر سیاستورز از کنشهای سیاسی- اجتماعی، ادارهکننده داراییها و زمینهای خانوادگی شده بود، کارنامهای درخشان در این زمینه برجای نهاد. فخرالدوله چند سال پیش از درگذشت در دهه سی خورشیدی، وصیتنامهای تنظیم کرد که تصویر آن اکنون در وبسایت «آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار» وابسته به دانشگاه هاروارد نگهداری میشود. این وصیتنامه درونمایهای جذاب و بررسیپذیر از نگاه تاریخی به ویژه رویکردهای حمایتی و تامینی دارد. بررسی پیش رو برآن بوده است پس از ارایه تصویری از وصیتنامه در فرهنگ اسلامی، همچنین بررسی زندگی و زمانه فخرالدوله، درونمایه وصیتنامه او را واکاود و نشانههای نیکاندیشی و نیکوکاری ایرانی را در آن بنمایاند.
خلاصه ماشینی:
فخرالدوله درباره موقوفهای که برای مقبره خانوادگی برجای گذاشته است تا از آن راه هزینههای آرامگاه برآورده شود، بیآن که نامی از موقوفه ببرد، این چنین سفارش میکند «چون موقوفه که برای برای مقبره حاجیه محترمالدوله که من نیز در آنجا هستم معین نمودهام از حیث مخارج معمولی و حفظ و تعمیرات و غیره تکافو غیره تکافو نمیکند کسری مخارج لازمه آن از محل ثلث من داده شود فرزندم مجازست از محل ثلث من به ارحام فقیر من و مرحوم امین الدوله بهر نحو که صلاح بداند کمک و مساعدت نماید _ رو سازی گنبد مسجد امین الدوله را در صورتیکه قبل از فوت من انجام نشده باشد از محل ثلث من آنرا باتمام برسانند_ نظر به اینکه زحمت اداره امور ثلث خود را بعهده دختر عزیزم معصومه واگذار نموده ام هر طور مایل باشد و صلاح بداند مازاد ثلث منرا بمصرف بیمارستان کهریزک یا شاه آباد یا مصارف خیریه دیگر برسانند _ اگر در فرنگستان فوت نمایم جنازه منرا بطهران بیاورند و در طهران منرا غسل بدهند و کفن منرا که نزد علویه است به من بپوشانند و در مقبره اختصاصی ابن بابویه پهلوی فرزندم حسین منرا بخاک بسپارند تشکیل مجالس ترحیم مردانه و زنانه را راضی نیستم فقط مجلس تذکری در مسجد امین الدوله بر پا کنند که اهل محل در آن شرکت نمایند و سه روز روضه خوانی در مسجد بشود و تمایل بدعوت از اعیان و اشراف و اشخاص دیگر ندارم از دخترم معصومه خواستارم که در هر سال بیست جلد کلام اله مجید جهته مرحوم حاج میرزا علیخان امینالدوله و بیست جلد جهته مرحوم امین الدوله ثانی پدرشان و بیست جلد جهته مرحومه محترم الدوله و بیست جلد جهته من و بیست جلد برای مرحوم حسین برادر خودشان وقف که توسط اشخاص متدین قرائت شود _ جواهرات و طلاآلاتی ندارم فقط انگشتر عقیق که مخصوص انگشت من بوده است فرزندم دکتر امینی( علی ) در دست و ضبط خود نگاهدارد_ لباسهای منرا معصومه به علویه و بیبی جان و دیگران بدهد اثاثیه که در منزل من است با حضور فرزندان من و هر طور آنها مایل باشند بین خود تقسیم نمایند ولی میلی ندارم که زنهای آنها حضور داشته باشند_ به اکبر خان شوفر تا حیات دارد ثلث حقوق داده شود هم چنین به استاد احمد علی آنچه را «مخصوص انگشت»اش بوده و آن را به علی امینی، فرزندش میدهد تا «در دست و ضبط خود نگاهدارد».