چکیده:
مقاله حاضر با هدف شناخت و ارزیابی اهمیت نقش زمان در وقوع جرم از دیدگاه حقوقی و از لحاظ شیوه جمع آوری دادهها به عنوان اسنادی و از نظر شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش تلاش میشود ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف قوانین موجود در خصوص موضوع، به بحث در حیطه مفهوم مقتضیات زمان، اثر آن بر اعتبار قوانین، مرور زمان، تحلیل رابطه زمان و مسؤولیّت کیفری، تأثیرگذاری عنصر زمان بر فرآیند مجازات و چگونگی متناسب سازی کیفر با مقتضیات زمانه، نهایتاً به بررسی رابطه زمان با برخی از اسباب سقوط کیفر پرداخته شود. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که پدیدۀ زمان و مقتضیات آن، گاه به عنوان یک عامل جرمزا یا تسهیل کننده جرم از منظر جرم شناسی و گاه به عنوان شرط تحقق رکن مادی جرم، تخفیف یا تشدید مسؤولیّت کیفری و عامل تبدیل، تعدیل، تعلیق یا تعویق مجازات از دیدگاه حقوق کیفری نقش ایفا میکند.
This present paper has been written for the purposes of knowledge and evaluating the importance of the time`s role in committing a crime according to the legal view point; its data is collected by documentations method, and its data analysis is used with descriptive-analytical way. While examining the points of strength and weakness of the existing criminal statutes on the subject matter, it will be tried in this research to discuss the area of the concept of time requirements, its effect on the validity of penal code, lapse of time, analysis of relationship between time and criminal liability, the influence of time element on the punishment process and manner of adaptation a punishment to the time requirements, finally considering the relationship of time with some causes of punishment abolition. The results of this study states that the phenomenon of time and its requirements play a part, sometimes as a causative or procuring factor of a crime from a criminological perspective, and occasionally, its role is as a condition for the realization of the physical element of the crime, mitigating or aggravation of criminal liability and the factors of commutating, modifying, suspending or delaying the punishment from the criminal perspective.
خلاصه ماشینی:
قاعده مزبور هم مقتضاي عدالت است و هم در عين حال به نفع متهم و جامعه (صميمي ، ١٣٩٦، ٦٤) ؛ چراکه ماده ١١ قانون مجازات اسلامي پس از تاکيد بر عدم تسري اثر قوانين جزايي ماهوي بر گذشته بلافاصله مقرر داشته : «چنانچه پس از وقوع جرم ، قانوني مبني بر تخفيف يا عدم اجراي مجازات يا اقدام تأميني و تربيتي يا از جهاتي مساعدتر به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرائم سابق بروضع آن قانون تا صدور حکم قطعي، مؤثر است ».
همچنين مجازات جاسوسي ساده در ماده ٥٠٢ همين قانون از يک تا پنج سال حبس مي باشد و يا تخليه اطلاعاتي توسط دشمن را مشمول ماده ٥٠٦ قانون مذکور دانسته و مجازات آن را يک تا شش ماه حبس تعيين نموده است ، در حالي که کيفر اين جرائم بنا به ملاحظات مقنن جمهوري اسلامي ايران در زمان خاص ديگر يعني در زمان جنگ تشديد يافته و هرکس در زمان جنگ مرتکب يکي از جرايم عليه امنيت داخلي و خارجي شود به مجازات اشد همان جرم محکوم خواهد شد.
ماده ٥٥٥ قانون مجازات اسلامي مصوب ٩٢ در اين مورد مقرر مي دارد: «هرگاه رفتار مرتکب و فوت مجني عليه هر دو در ماههاي حرام (محرم ، رجب ، ذيحجه و ذي العقده ) واقع شود خواه جنايات عمدي خواه غير عمدي باشد علاوه بر ديه نفس يک سوم ديه نيز افزوده مي گردد.