چکیده:
در سالهای منتهی به سال 2020 میلادی، منطقهی ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا، متأثر از برخی عوامل ژئوپلیتیکی مثل تلاش برخی کشورهای عربی برای شکلدهی به یک ائتلاف نظامی عربی، آبستن تحولات فراوانی شد، که زمینههای تنش و درگیری را در منطقه افزایش داد. ائتلاف نظامی عربی مورداشاره که متأثر از زمینههای ژئوپلیتیکی در منطقه طرحریزی و دنبال میشود، برای بسیاری این سؤال را به وجود آورده است که آیا میتوان در آیندهی نزدیک انتظار تحقق چنین ائتلافی را داشت؟ پژوهش حاضر که برمبنای نظریهی نوواقعگرایی، به شناسایی و تحلیل عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر این ائتلاف نظامی پرداخته، با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و نظر کارشناسان در پی امکانسنجی شکلگیری این ائتلاف نظامی برآمده است. براساس نتایج مطالعهی پیشرو و متأثر از برخی عوامل مختلکننده که قدرت اثرگذاری بیشتری دارند، احتمال شکلگیری این ائتلاف، ضعیف ارزیابی میشود. در این شرایط بایسته است کشورهای منطقه ضمن تلاش برای کاهش زمینههای تنش، فصل جدیدی از همکاریهای نظامی و امنیتی را باهدف پایان دادن به دوران جنگ و ناامنی در پیش بگیرند.
The geopolitical region of South East Asia has been influenced by some geopolitical factors including the efforts of Arabian states to form an Arabian military coalescence in the years ending to 2020. These agents have given rise to a plenty of changes increasing tensions and conflicts in the region. The military coalescence outlined under the influence of geopolitical backgrounds in Persian Gulf, posed the questions that how such a coalition can be realized in the near future. This present research, based on neu-realism approach, has addressed the geopolitical factors effective in shaping the coalescence. We have used cross effect analysis techniques and experts opinions to examine the feasibility of forming the military coalescence. The results of this study have indicated that some more powerful interrupting factors can weaken the possibility. To reduce tensions in the region, therefore, the neighboring states have to develop new military and security collaborations to eradicate the war in the region.
خلاصه ماشینی:
ائتلاف نظامي عربي مورداشاره که متأثر از زمينه هـاي ژئـوپليتيکي در منطقه طرح ريزي و دنبال مي شود، براي بسياري اين سؤال را به وجود آورده است که آيـا مي توان در آينده ي نزديک انتظار تحقق چنـين ائتلافـي را داشـت ؟ پـژوهش حاضـر کـه برمبناي نظريه ي نوواقع گرايي، به شناسايي و تحليـل عوامـل ژئـوپليتيکي مـؤثر بـر ايـن ائتلاف نظامي پرداخته ، با بهره گيري از تکنيک تحليل اثرات متقاطع و نظر کارشناسان در پي امکان سنجي شکل گيري اين ائتلاف نظامي برآمـده اسـت .
روش مطالعـاتي تکنيک تحليل اثرات متقاطع در اين پژوهش ، بر اين پرسش استوار است که کيفيت عوامل مؤثر بر شکل گيري ائتلاف نظـامي عربـي در حاشـيه ي خلـيج فـارس و نيـز موانع شکل گيري ائتلاف نظامي عربي به چه صورت است و تحقـق آن در فضـاي کنوني جنوب غرب آسيا تا چه ميـزان جـدي اسـت ؟ در ايـن پـژوهش مفـاهيم و شاخص هاي اصلي که تصور ميشود در فرايند شـکل گيـري و وقـوع يـک پديـده مؤثر هستند، شناسايي شده و با کمک نظر کارشناسان به صورت دوبه دو با يکديگر قياس شده و ميزان اثر هرکدام بر ديگري سنجيده مـيشـود و ايـن کـار بـا کمـک نرم افزار ميک مک انجام ميشود.
٤. عوامل موفقيت يا شکست ائتلاف هاي منطقه اي همان طور که پيش تر اشاره شد براي انجام صحيح فرايند پژوهش حاضر نياز اسـت تا اقدام به شناسايي مؤلفه هاي مؤثر برساخت ، و يا نـابودي ائـتلاف هـاي منطقـه اي به ويژه در حوزه ي نظامي شود تا وزن و ميزان اثرگـذاري ايـن مؤلفـه هـا در قالـب تکنيک تحليل اثرات متقاطع شناسايي و ارزيابي شود.