چکیده:
نگرش خاص فارابی به موسیقی حکایت از اهمیت علت غایی برای موسیقی نزد وی دارد. در اندیشة فارابی، موسیقی با اندیشة منطقی و فلسفة سیاسی مرتبط است و این ارتباط در نظام موسیقایی او موثر است. ارتباط موسیقی با منطق و سیاست از طریق غایت موسیقی برقرار میشود؛ به این نحو که صناعت شعری بعنوان بخشی از منطق، تعیینکنندة غایت موسیقی است و در طول این نسبت، با فلسفة مدنی (سیاست) نیز ارتباط پیدا میکند. بازتاب این ارتباطها را میتوان در مباحث وی در باب تعریف موسیقی، مشخص کردن مبادی آن، منشا شکلگیری موسیقی، انواع موسیقی و دستهبندی و رتبهبندی آلات موسیقی، تشخیص داد. فارابی با توجه به علت غایی در موسیقی و همچنین مبادی موسیقی که ریاضیات توان بررسی آنها را ندارد، در تحلیل موسیقی از ریاضیات فاصله میگیرد. او علت غایی موسیقی را با علت غایی شعر که همان برانگیختن خیال برای نیل به سعادت نزد عموم است، برابر میداند و بدین ترتیب بر وجه محاکاتی موسیقی تاکید میورزد و موسیقی را از اینکه تنها امری سرگرمکننده باشد، خارج میکند. نگرش غایتمدارانه، نتایجی در رویکرد کلی فارابی نسبت به موسیقی در پی داشته که این مقاله به تبیین آنها پرداخته است.
A special Farabi look at music from the importance of the ultimate cause for music. That is, music is related to the logical thinking and political philosophy, and this connection is effective in his musical system. In the Farabi intellectual system, music communication with logic and politics is established by the end of music. In this way, poetry as part of the logic determines the end of music, and during this ratio, with civil philosophy (policy) from the perspective of Farabi. The reflection of these communications can be identified in the definition of music, identifying it, the origin of music formation, music types and types of musical instruments. Farabi, with regard to the ultimate cause of music and also in music (which mathematics does not have their ability to review), is moving from mathematics. He knows the ultimate cause of music with the ultimate cause of poetry, which is the same as the idea of getting to happiness in the public. Farabi emphasizes music trials and leaves music from being just fun. The extraversion of the results in the general approach of Farabi has the music that has been addressed in this article.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر، برای ارائة نگرش غایتمدارانة موسیقی در تفکر فارابی، مسیری در نظر گرفته که از این قرار است؛ ابتدا با ناکافی دانستن ریاضیات برای دربرگرفتن و مشخص کردن غایت موسیقی وارد بحث غایت شده و از طریق آن به نسبت بین شعر و سعادت با موسیقی پرداخته میشود، سپس نمونههایی از تأثیرات نگرش غایتمدارانة فارابی در نظام موسیقایی او تحليل ميگردد.
اما در مورد بخش پنجم نیز فارابی بصراحت بیان ميكند كه این بخش نیز خارج از ریاضیات است و بنحوی میتوان گفت از این طریق، صناعت موسیقی نظری را نیز از اینکه دانشی مطلقاً ریاضی باشد، دور میکند.
با در نظر گرفتن قریحة شعری بعنوان یکی از پایههای اولیة شکلگیری الحان، فارابی بار دیگر بصراحت نشان ميدهد که کلام و آوای انسانی برای او از اهمیت والایی در موسیقی برخوردار است و نه تنها الحانِ همراه آوای انسانی را غایت موسیقی بدون الفاظ میداند (همان: ۱۲)، بلکه قریحة بوجود آورندة الفاظ موزون شعری را بعنوان منشأ الحان نیز مورد توجه قرار میدهد.
بر این اساس، میتوان ادعا کرد که توانایی عود بر وجه ریاضیاتی و ملایمت موسیقی در درجة اول قرار دارد و منظور از الحان انسانی همان آوازی است که انسان همراه با کلام بوجود میآورد و فارابی آن را برترین و كاملترين نوع الحان معرفی میکند.