چکیده:
پژوهش حاضر با استفاده از یک پرسشنامه ابداعی به بررسی اثر فقر ذهنی بر عملکرد نیروی انسانی در یک نمونهی ایرانی میپردازد. شواهد اقتصاد رفتاری نشان میدهد که فقر ذهنی به معنی کاهش ظرفیت شناختی در اثر دغدغههای مالی و کمبود بهصورت کلی بر عملکرد افراد تاثیر میگذارد. پرسشنامه ابداعی که در دو زمان ابتدا و انتهای یک ماه در میان افراد یکسانی توزیع و تکمیل شده است، امکان ایجاد برونزای فقر ذهنی از طریق زمان را فراهم کرده است. فرض شده است که افراد حقوقبگیر در انتهای ماه بواسطه مصرف اکثر درآمد، با احتمال بیشتری دچار فقر ذهنی میشوند.بنابراین انتظار میرود که این افراد در انتهای ماه عملکرد شناختی ضعیفتری داشته باشند. دادههای مربوط به عملکرد افراد در آزمونآیکیو، آزمون شناختی فردریک و سوالات ریاضی ساده از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. پرسشنامه در میان 161 نفر از کارمندان دولتی منتخب در دو نوبت؛ اول ماه بعد از دریافت حقوق و آخر ماه قبل از دریافت حقوق، توزیع شده است.یافتهها حاکی از آن است که رابطه منفی و معناداری بین فقر ذهنی و عملکرد نیروی کار وجود دارد.
This study uses an innovative questionnaire to investigate the effect of mental poverty on the performance of human resources in an Iranian sample. Evidence from behavioural economics shows that mental poverty defined as reduced cognitive capacity due to scarcity and financial worries affect individuals’ performance. The innovative questionnaire that has been distributed and completed among the same people at the beginning and end of a given month has made it possible to exogenously impose mental poverty through time. It is assumed that workers are more likely to suffer from mental poverty at the end of the month when most of their income is consumed. Therefore, they are expected to have lower cognitive performance at the end of a given month. Data on individuals' performance in IQ tests, Frederick cognitive test and simple math questions is collected through the questionnaire. The questionnaire is distributed among 161 selected government employees in two rounds; once at the beginning of a given month and once at the end of the same month. The findings indicate that there is a negative and significant relation between mental poverty and labour performance in IQ tests
خلاصه ماشینی:
شواهد اقتصاد رفتاري نشان ميدهد که فقر ذهني به معني کاهش ظرفيت شناختي در اثر دغدغه هاي مالي و کمبود به صورت کلي بر عملکرد افراد تأثير ميگذارد.
فقر ذهني به اين معناست که وجود کمبود مالي و ضيق وقت ، باعث تقليل غيرارادي ظرفيت هاي شناختي افراد ميشود و با محدود کردن توجه ، بر نحوه تصميم گيري و عملکرد آن ها اثر ميگذارد (موناهان و همکاران ٣، ٢٠١٦، صص .
مولاينتان و همکاران (٢٠١٣) تأثير فقر ذهني بر عملکرد کشاورزان را قبل و بعد از برداشت محصول مورد بررسي قرار داده اند و دريافتند که فقير بودن تنها به معناي کمبود منابع مالي نيست بلکه با کمبود هم زمان ظرفيت هاي شناختي نيز همراه ميباشد لذا تصميم هاي اشتباه افراد فقير ناشي از صفات ذاتي آن ها نيست بلکه به دليل توانايي کم تر آن ها در حل مسائل که به دليل کاهش ظرفيت هاي شناختي ايجاد شده است .
در اين پژوهش تلاش شده است تا ارتباط ميان فقر ذهني و عملکرد ضعيف تر در آزمون هاي شناختي موردبررسي قرار گيرد.
لذا در اين پژوهش تلاش شده است تا اثر فقر ذهني بر عملکرد نيروي کار در بين کارمندان منتخب دولتي در ابتداي ماه بعد از دريافت حقوق و انتهاي ماه بعد از هزينه کردن حقوق ، مورد ارزيابي قرار گيرد.
٤-يافته هاي پژوهش براي بررسي وجود فقر ذهني در اين پژوهش از اثر زمان به عنوان عامل مؤثر بر عملکرد افراد در آزمون ريون که به سنجش هوش ميپردازد استفاده شده است .
عملکرد افراد توسط نتايج آزمون شناختي هوش و فقر ذهني توسط اثر زمان سنجيده شده است .