چکیده:
این پژوهش در پی اثبات این ادعا، که وجود برخی باورها در رهبران و نخبگان جامعه بر تشکیل نهادهای کارآمد و تغییرات نهادی تاثیر دارد، به جمع بندی نظرات نورث و اقتصاددانان شناختی دیگری پرداخته است. ابتدا با بحث پیرامون دو گروه «کارآفرینان ایدئولوژیک» و «کارآفرینان اقتصادی و سیاسی» درباره تاثیر یک فرد در تغییرات نهادی بحث شده و در گام بعدی به بحث در زمینه باورهایی که در یک فرد، این توانایی را ایجاد میکند، تا بتواند در یک یا چندین نهاد، تغییر ایجاد نماید، پرداخته شده است. در این زمینه، نورث تنها به کلیاتی از ویژگیهای چنین باورهایی اشاره نموده است؛ لذا با بررسی نظرات سایر اقتصاددانانی که به پژوهش و نظریه پردازی درباره باورهای این افراد پرداختهاند، باور خودکارآمدی به عنوان باوری موثر در رهبران و نخبگانی که میتوانند تغییرات نهادی مثبت ایجاد نمایند شناخته شده است. در نهایت با روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، و بر اساس متن مصاحبه با افرادی که صاحبنظران آنها را بهعنوان افراد مؤثر بر تشکیل نهادهای اقتصادی موفق معرفی نمودهاند، بین تأثیر ایشان بر نهادهای اقتصادی و باورخودکارآمدی آنها ارتباط مثبت مشاهده شده است.
This study summarizes the views of North and other cognitive economists in order to prove the claim that the existence of certain beliefs in the leaders and elites of society has an impact on the formation of efficient institutions and institutional change. First, by discussing the two groups of "ideological entrepreneurs" and "economic and political entrepreneurs", the impact of the individual on institutional change is discussed, and the next step is to discuss the beliefs that create this ability in an individual, so that in one or Several institutions, make changes, have been addressed. In this context, North mentions only generalities of the characteristics of such beliefs; therefore, by examining the opinions of other economists who have researched and theorized about the beliefs of these people, the belief in self-efficacy has been recognized as an effective belief in leaders and elites who can bring about positive institutional change. Finally, by the method of inductive qualitative content analysis, and based on the text of interviews with people who have been introduced by experts as effective people in the formation of successful economic institutions, a positive relationship has been observed between their impact on economic institutions and their self-efficacy
خلاصه ماشینی:
بررسي رابطه بين باور خودکارآمدي و تشکيل يا تغييرات نهادي سازمان هاي اقتصادي ايران (با رويکرد تحليل محتواي کيفي استقرائي) رضا خواجه نائيني دانشجوي دکتري اقتصاد دانشگاه فردوسي مشهد، kh@yahoo.
در اين زمينه ، نورث تنها به کلياتي از ويژگيهاي چنين باورهايي اشاره نموده است ؛ لذا با بررسي نظرات ساير اقتصادداناني که به پژوهش و نظريه پردازي درباره باورهاي اين افراد پرداخته اند، باور خودکارآمدي به عنوان باوري موثر در رهبران و نخبگاني که ميتوانند تغييرات نهادي مثبت ايجاد نمايند شناخته شده است .
با توجه به اينکه نورث باورهاي افراد و گروه ها در يک جامعه را منشا به وجود آمدن نهادها و تغييرات قيمت هاي نسبي را عامل تغييرات نهادي ميداند، در اين مقاله تلاش 1 North 2 Acemoglu 3 Rabinson 4 leadership شده است به اين سوال پاسخ داده شود که کدام باورها ميتوانند تغييرات نهادي ايجاد کنند؟ با توجه به رويکرد اين پژوهش که جستجوي باورهاي فرد با رويکرد شناختي ميباشد، ابتدا بايد به اين پرسش پرداخت که آيا در آثارش به تاثير يک فرد بر تشکيل يا تغيير يک نهاد نيز پرداخته است ؟ لذا اين پژوهش ابتدا با بررسي سير تحول نظريات نورث رد پاي مفهوم «کارآفرين » را در آثار قديم و جديد وي تعيب کرده و سپس درصدد تکميل آنچه وي بدان نپرداخته است برآمده است .
The new institutional economics and third world development, 21, 31-40.
The new institutional economics and third world development, 21, 31-40.
The new institutional economics and third world development, 21, 31-40.