چکیده:
این تحقیق رابطه محتوای اطلاعاتی با سود پرداخت شده و ترکیب مالکان در شرکتها مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری تحقیق شرکتهای بورس اوراق و بهادار تهران می باشند که تعداد 113 شرکت با دارا بودن شرایط لازم انتخاب شدند. در این پژوهش برای بررسی وجود مشکل ناهمسانی واریانس از آزمون بروش پاگان – کوک و ویسبرگ استفادهشده است. بنابر نتایج حاصل از این آزمون، در مدلهای اول و دوم پژوهش مشکل ناهمسانی واریانس وجود ندارد بنابراین تخمین نهایی این مدلها با استفاده از آزمون GLS صورت میگیرد تا فرض همسانی واریانسها در تحلیل رگرسیون برقرار بماند و مشکل ناهمسانی واریانسها به این ترتیب حل شود. نتایج نشان داد بین محتوای اطلاعاتی و سود پرداخت شده در سطح اطمینان 95% رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین در سطح اطمینان 95% مالکیت دولتی رابطه بین محتوای اطلاعاتی و سود پرداخت شده را تعدیل میکند.
This study examines the relationship between information content and paid profits and the composition of owners in companies. The statistical population of the study is Tehran Stock Exchange companies, of which 113 companies were selected with the necessary conditions. In this study, the Pagan-Cook and Weisberg test was used to investigate the problem of variance heterogeneity. According to the results of this test, there is no problem of variance heterogeneity in the first and second models of the study, so the final estimation of these models is done using GLS test to maintain the assumption of variance homogeneity in regression analysis and the problem of variance inequality is solved in this way. The results showed that there is a positive and significant relationship between information content and interest paid at 95% confidence level. It also moderates the relationship between information content and interest paid at the 95% confidence level.
خلاصه ماشینی:
افزایش محتوای اطلاعاتی اثر نامطلوبی بر هزینه سرمایه شرکت خواهد داشت زیرا تأمینکنندگان نقدینگی برای حفاظت از خود در برابر ریسک گزینش مغایر، دامنه قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام را افزایش میدهند که این امر باعث کاهش عمق بازار شده و درنتیجه به کاهش نقدینگی میانجامد (باه 3 ,"/>,"/>، 2009: 23)؛ بنابراین مسئله گزینش مغایر همواره هزینههایی را به همراه خواهد داشت، تئوری سلسله مراتبی پیشبینی میکند که شرکتها ترجیح میدهند تا وجوه موردنیاز خود را از منابعی تأمین کنند که دارای کمترین مشکل (ریسک) گزینش مغایر باشد در این میان تأمین منابع مالی از راه صدور سهام بیشترین هزینه را برای شرکت به همراه خواهد داشت، زیرا سرمایهگذاران ناآگاه برای پذیرش ریسک گزینش مغایر، نرخ بازده و صرف ریسک بالاتری را مطالبه خواهند نمود؛ بنابراین بر مبانی تئوری سلسله مراتبی صدور بدهی بهعنوان بهترین منابع تأمین مالی سرمایهای کافی نباشد، شرکتها بدهی را بر صدور اوراق سهام ترجیح میدهند، تأمین مالی از راه صدور سهام نیز بهعنوان آخرین گزینه بعد از بهکارگیری سایر گزینههای تأمین مالی که کمترین حساسیت را نسبت به اطلاعات دارند همانند وجوه داخلی، بدهی بانکی و یا بدهی عمومی بکار گرفته میشود 4 ,"/>,"/>، 2009: Myers & Majluf Akerlof Bhattacharya, Bhattacharya, 2.
ضریب برآوردی متغیر مستقل ASY×OWN در جدول بالا نشاندهنده عدم رابطه معنيدار میان اثر تعاملی محتوای اطلاعات و مالکیت دولتی با پرداخت سود در سطح خطای 0.
ضریب برآوردی متغیر مستقل ASY×REFORM در جدول بالا نشاندهنده وجود رابطه مثبت و معنيدار میان اثر تعاملی محتوای اطلاعات و پرداخت سود سهام در سطح خطای 0.